الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

رعد و برق

وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَن یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ ‎﴿الرعد: ١٣﴾‏

أَفَمَن کَانَ مُؤْمِنًا کَمَن کَانَ فَاسِقًا لَّا یَسْتَوُونَ ﴿السجده: 18﴾

 

 أَیْنَ مُبِیدُ أَهْلِ اَلْفُسُوقِ وَ اَلْعِصْیَانِ وَ اَلطُّغْیَانِ

 

فَقَالَ وَ اَلْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاَهُ اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ اُنْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اُخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ قَالَ مَنْ کُنْتُ أَنَا نَبِیَّهُ فَعَلِیٌّ أَمِیرُهُ وَ قَالَ أَنَا وَ عَلِیٌّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ سَائِرُ اَلنَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّى وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى فَقَالَ لَهُ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلاَّ أَنَّهُ لاَ نَبِیَّ بَعْدِی

 

بعضی یحتمل بدرستی هم اشکال می فرمایند که حتی المقدور در مصرف برق صرفه جویی بفرمایید؛ کلی زحمت کشیده می شود که این برق در اختیار ما باشد و بتوانیم درست هم مصرفش کنیم. ولی یحتمل بعضی دیگر هم لااقل در ظاهر اشکالی نه چندان مربوط به اشکال قبلی بفرمایند که امام زمان عجل الله فرجه الشریف از همان اول هم رفته است در غیبت کبری و بلکه غیبت صغرایی هم نداشته ایم. اینها یحتمل می خواهند القا بفرمایند که امام زمان عجل الله فرجه الشریف نواب چهارگانه هم نداشته است. یحتمل مسئله اینجا این است که اینهایی که چنین مسئله ای برایشان حل نشده است، بدون شک هم زنده بودن امام زمان عجل الله فرجه الشریف را حس نمی کنند یا نمی توانند هم حس کنند یا حتی قلباً هم او را حس نکرده اند؛ و چرا که اگر غیر از این می بود خود نیابت امام زمان عجل الله فرجه الشریف را از جان و دل هم حالا هر چقدر که برای هر کسی مقدور هم هست می پذیرفتند؟

آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ﴿285﴾  لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ﴿البقرة: 286﴾

 

مسئله دیگر اینجا این هم هست که بر خلاف آنچه برخی به اسلام اشکال می کنند که برده داری را نهی نکرده است؛ بر عکس، حتی در جهت آزاد کردن بردگان هم تلاش کرده است و بلکه از مراتب عالیه ی اسلام هم بندگی خدا و نه بندگی غیر خدا است چرا که موجبات بردگی و بندگی غیر خدا را هم می خواهد که بزداید. برعکس، ما توجه هم می کنیم که جوامع بشری هر چه پیشرفته تر هم لااقل از لحاظ صنعتی بقول خودشان می شوند، انواع بردگی واز جمله حتی بردگی جنسی را هم تبلیغ و رواج می دهند.

عرض بنده ی حقیر این است که حالا شما برق را مثلاً در جهت استفاده ی از رمز ارزها که برق زیادی هم گفته می شود مصرف می کنند مورد بهره برداری قرار دهید، آیا خوب است؟ آیا به اقتصاد کشور هم کمک می کند؟ البته اگر یک ابرتقارنی رخ می داد که می توانست حتی برای مدتی کوتاه نقدینگی ریال ایران را با دلار در سطح محلی/بین المللی جابجا کند، یحتمل دیگر این دغدغه را هم نداشتیم که خیلی توجه کنیم که قیمت نفت به دلار هم باید چقدر باشد؟! و چرا که توانسته ایم جایی برای ریال ایران در عرصه ی بین المللی بگشاییم که حتی بتواند دلار را هم کنار بزند و برای خودش خودی هم نشان دهد. اینجا نکته ی ابرتقارنی مسئله این است که فرض بفرمایید شما بنوعی از برق و بلکه الکترومغناطیسم می خواهید طوری استفاده ببرید که چرخه ی بخار شدن آب دریا و اقیانوس و ابر شدن را تسهیل هم کند. خوب حالا اگر در این میان رعد و برق هم بزند، آیا می توانید بفرمایید که نخیر. بهتر است که رعد و برق نزند چرا که ما فقط باران و یحتمل حالا برف را هم می خواستیم و با رعد و برق هم کاری نداشتیم؟ حتی برق در رعد و برق را هم یحتمل نتوانیم بطور سازنده استفاده کنیم، ولی حالا این یک چیزی هم هست که می تواند همراه ابرهای پربار بارانزا هم همراه شود و .... نکته ی ابرتقارنی اینجا این است که معمولاً از بعد از جاری شدن باران در رودها و فرض بفرمایید ساختن سدها و چرخش توربینها است که نیروی برق هم حتی تولید می شود و نه اینکه کسی هم مدعی شود که از نیروی الکترومغناطیسم و الکترودینامیک هم استفاده کنیم برای کمک به بخار شدن آب دریاها و تولید ابرها و ... هر چند که خورشید خود یحتمل یکی از بزرگترین منابع تولید فوتونهای الکترومغناطیسی هم هست و ...!

و لذا عرض بنده ی حقیر این است که حالا اگر ریال ایران را توانستیم خیلی هم قوی کنیم، و اگر اتفاقاً یک رعد و برقی مانندی هم زد که دیگر نمی توان گفت که بهتر می بود در مصرف برق صرفه جویی هم کنیم. اول شما نقدینگی ریال ایران را در جهت قوی کردن اقتصاد محلی- بین المللی  ایران الی ما شاء الله هم قوی کن، و حالا اگر رعد و برق هم زد، مطمئناً تا جایی که کسی را برق نگیرد کسی اعتراضی هم نمی کند! البته مسئله در یک سطح یحتمل بعضی اشکال کنند که نیست، ولی بی ربط هم یحتمل نباشد که در مقیاسی دیگر بحث شود که اگر حافظ قرآنی قران را حفظ کرد، دیگر برای او آخر خط محسوب نمی شود که به بن بست رسیده باشد و از آنجا همه ی راه ها برویش بسته شده باشد و جای پیشرفتی نداشته باشد!!! و بلکه یک دنیای جدیدی هم برویش باز می شود که حتی اگر برود سراغ علوم غیر حوزوی هم آنگاه بهتر می تواند از آن سر در بیاورد. و اما خیلی بهتر هم هست که او همه ی اینها را در جهت خود یکی از نایبهای امام زمان عجل الله فرجه الشریف شدن نیز بکار برد و نه اینکه بدعت آورده و بخواهد دینی نو را نو را هم پایه گذاری کند و .... و راهش هم چیست؟ راهش این است که از حالات خلائهای شاگردی و دانشجویی و طلبگی به سمت الفهای آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی و امام زمان عجل الله فرجه الشریف و حاکمیت اسلام هم هر چه بیشتر تلاش کند. اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته لا اله الا الله اللهم عجل لولیک الفرج اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا

==================================

وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ ‎﴿النحل: ٩﴾‏

۞ وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ ‎﴿الشوری: ٥١﴾‏

 

بنده ی حقیر داشتم سعی می کردم که نظر بالا را ارسال کنم و یک اشکال داخلی گویا بلاگ دارد که نمی شود این کار را کرد. ولی بعداً که آنرا برای خانم دکتر هم فرستادم متوجه شدم که یحتمل گذشته از این مشکلات ارسالی و امثالهم، یک مشکلی را هم در جهت رعایت مقام وحی و ارتباط مستقیم آن با امام زمان عجل الله فرجه الشریف و عدل الهی می بایستی که در نظر گرفته می شد که مسئله در این راستا یحتمل بعضی اشکال هم کنند که رها شده است و .... البته اگر مسئله را از دیدگاه آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه در حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی درست بررسی هم کنیم بتوان مسئله را بالاخره حلش هم کرد بحول و قوه الهی ان شاء الله تعالی ....

  • ۰۱/۰۴/۳۱
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۳)

سه شنبه 7 تیر 1401 ، 17:02:37یازار :حمید

بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام. این روزها گویا بدون لباس احرام مردها را اجازه طواف نمیدهند. بعد گفته هم می شود که بهتر است طواف مستحبی هم حتی نرود که حق الناس هم نشود. حاج آقایی ملایی فرمودند دیرتر برو که حق الناس هم نشود. حاجی بعد عمری آمده سفر حج حالا طواف هم نرود که حق الناس می شود؟! و حالا ازدحام هم یحتمل باشد. خوب باشد.
یک وقت هست که اساتید فن هم خود میشوند یک پا شاگردی که سر درس دیگران هم حاضر میشوند. ولی یک وقت همان اساتید هم به باد مسخرگی گرفته میشوند چرا که آن جایگاه علمی را که علم هم باید داشته باشد لااقل هنوز جا نیافتاده است و خیلی کارها هنوز مانده تا بدانجا برسیم و.... و اما نسل اندر نسل هم حتی بهترین اساتید مسخره اند که چیزی هم بلد نیستند و در عین حال در سمینار وکلاسها هم به روی شاگرد علاقه مند به هزار و یک دلیل بسته اسث. این معمولا عرف نیست که کسی که چیزی را نمیداند هر چند سنی هم ازو گذشته یاد بگیرد و مدرسه برایش برود. و اگر هم بخواهد چنین کند عملا غیرممکن است.حالا اینترنت بگذریم انقلاب کرده در این حوزه ها.... این است که امثال اینشتن و ویتن و ... را همه قبول دارند چرا که کانه همیشه در حال آموختن اند ولی بعضی حتی دکتری و پورفسوری دکتر حسابی را هم زیر سوال میبرند با اینکه تا وزیر علوم هم رسید. این یک کار خیلی آسانتری است یقینا ‌که از استادی یک شاگرد هم بسازیم بجای اینکه مقام استادی او را هم آنچنان ارتقاء دهیم که در شان اوست. و حالا جایگاه جهانی علمی ایران و ایرانیان که باید هم بدان رسید که دیگر جای خود دارد.

=====================

 

ناگفته نماند که اشکال اصلی که شده است این است که بدتر از این بنده ی حقیر که نمی دانم هم یحتمل دیگر پیدا نشود و ...، ولی لشگری از میانمایگان و کم مایگان هم داریم که خیلی هم پرمدعا هستند! البته بعضی هم اشکال می فرمایند که مشکل اصلی یقیناً غیبت امام زمان عجل الله فرجه الشریف است و لا غیر.

سه شنبه 7 تیر 1401 ، 17:02:37یازار :حمید
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام. این روزها گویا بدون لباس احرام مردها را اجازه طواف نمیدهند. بعد گفته هم می شود که بهتر است طواف مستحبی هم حتی نرود که حق الناس هم نشود. حاج آقایی ملایی فرمودند دیرتر برو که حق الناس هم نشود. حاجی بعد عمری آمده سفر حج حالا طواف هم نرود که حق الناس می شود؟! و حالا ازدحام هم یحتمل باشد. خوب باشد.
یک وقت هست که اساتید فن هم خود میشوند یک پا شاگردی که سر درس دیگران هم حاضر میشوند. ولی یک وقت همان اساتید هم به باد مسخرگی گرفته میشوند چرا که آن جایگاه علمی را که علم هم باید داشته باشد لااقل هنوز جا نیافتاده است و خیلی کارها هنوز مانده تا بدانجا برسیم و.... و اما نسل اندر نسل هم حتی بهترین اساتید مسخره اند که چیزی هم بلد نیستند و در عین حال در سمینار وکلاسها هم به روی شاگرد علاقه مند به هزار و یک دلیل بسته اسث. این معمولا عرف نیست که کسی که چیزی را نمیداند هر چند سنی هم ازو گذشته یاد بگیرد و مدرسه برایش برود. و اگر هم بخواهد چنین کند عملا غیرممکن است.حالا اینترنت بگذریم انقلاب کرده در این حوزه ها.... این است که امثال اینشتن و ویتن و ... را همه قبول دارند چرا که کانه همیشه در حال آموختن اند ولی بعضی حتی دکتری و پورفسوری دکتر حسابی را هم زیر سوال میبرند با اینکه تا وزیر علوم هم رسید. این یک کار خیلی آسانتری است یقینا ‌که از استادی یک شاگرد هم بسازیم بجای اینکه مقام استادی او را هم آنچنان ارتقاء دهیم که در شان اوست. و حالا جایگاه جهانی علمی ایران و ایرانیان که باید هم بدان رسید که دیگر جای خود دارد.

بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ ‎﴿البقرة: ١١٧﴾‏

قَالَتْ رَبِّ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی وَلَدٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ قَالَ کَذَٰلِکِ اللَّهُ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ ‎﴿آل عمران: ٤٧﴾‏

وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُم بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُم مِّنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‎﴿آل عمران: ٤٩﴾‏

إِنَّ مَثَلَ عِیسَىٰ عِندَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُن فَیَکُونُ ‎﴿آل عمران: ٥٩﴾‏

وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَیَوْمَ یَقُولُ کُن فَیَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ ‎﴿الأنعام: ٧٣﴾‏

إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَیْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ ‎﴿النحل: ٤٠﴾‏

مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ ‎﴿مریم: ٣٥﴾‏

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَن یَقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ ‎﴿یس: ٨٢﴾‏

هُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ فَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ ‎﴿غافر: ٦٨﴾‏

 

 

[الایة الثانیة قوله تعالى:یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ‌]

قال المصنّف رفع اللّه درجته‌

الایة الثانیة قوله تعالى:یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ‌ [2]

نقل الجمهور [3] أنها نزلت فی بیان فضل علیّ علیه السّلام یوم الغدیر، فأخذ رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بید علیّ علیه السّلام و قال: أیها الناس أ لست أولى منکم بأنفسکم، قالوا بلى یا رسول اللّه‌

قال: من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه [1] اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله و أدر الحقّ معه کیفما دار

، و المولى یراد به الأولى بالتصرّف لتقدّم أ لست أولى و لعدم صلاحیة غیره هاهنا انتهى.

___________________________

...

[1] لا یذهب على اللبیب السالک مهیع الإنصاف التارک لهواه النائى بجنبه عن العصبیة الباردة التی هی تراث بعض السفلة الکامنین بغض آل الرسول لاحقاد بدریة و حنینیة، أن هذا الحدیث الشریف من المتواترات بین النقلة و حفاظ الأحادیث النبویة قد بلغت کثرة أسانیده و استفاضتها الى درجة لو ارتاب فیه احد لم یجد متواترا فی الدنیا، و لعد المکابر له من السوفسطائیة فی الحسیات، فکیف یتطرق الى صدوره الإنکار و الى صراحة دلالته الاحتمال و قد شهد بتواتره فطاحل الآثار و حفظة الاخبار أودعوه فی کتبهم على تنوعها و أذعنوا بعد التأویلات الباردة بصراحته فی ما نقول نحن معاشر شیعة أهل البیت.

فممن صرح بتواتره العلامة الشیخ جلال الدین عبد الرحمن السیوطی فی کتابه الازهار المتناثرة فی الأحادیث المتواترة و منهم العلامة الجزری فی أسنى المطالب، حیث قال: انه حدیث صحیح رواه الجم الغفیر عن الجم الغفیر و منهم الشیخ العلامة جمال الدین النیسابوری فی الأربعین، حیث قال: حدیث الغدیر تواتر عن امیر المؤمنین و هو متواتر عن النبی (ص) رواه جمع کثیر و جم غفیر من الصحابة و منهم صاحب کتاب السراج المنیر فی شرح الجامع الصغیر فی أحادیث البشیر النذیر و منهم العلامة الشیخ ضیاء الدین صالح بن المهدى المقبلى فی کتاب الأبحاث المسددة فی الفنون المتعددة، حیث قال بعد ذکر حدیث الغدیر ما لفظه: و طرقه کثیرة جدا و لذا ذهب بعضهم الى انه متواتر لفظا فضلا عن المعنى و منهم العلامة الشیخ ابن کثیر الشامی فی تاریخه عند ترجمة محمد بن جریر الطبری و انه رأى کتابا جمع فیه أسانید هذا الحدیث فی مجلدین ضخمین و منهم العلامة السید محمد بن اسماعیل بن صلاح الدین الأمیر، قال فی کتابه الروضة الندیة فی شرح التحفة العلویة: و حدیث الغدیر متواتر عند اکثر أئمة الحدیث.

و منهم المیرزا مخدوم بن میر عبد الباقی الشریفى الحنفی المتعصب فی کتاب نواقض الروافض.

و منهم القاضی سناء اللّه الهندی الپانى پتى فی کتاب السیف المسلول على ما نقله آیة اللّه فی الورى و سیفه المنتضى الذی عقمت أشکال الدهر أن تلدن بمثله سیدنا و مولانا المیر حامد حسین الموسوی اللکنهوی الهندی فی کتابه «عبقات الأنوار».

....

احقاق الحق و ازهاق الباطل، جلد 2، ص 415- 423 ....

http://lib.eshia.ir/10271/2/415

http://lib.eshia.ir/10271/2/423

 

یک مسئله ای هست در امر الهی که وقتی خداوند سبحان می خواهد امری را انجام دهد یا از کاری حتی نهی کند، کارش از نوع کن فیکون است. البته آیه ی زنده کردن مجسمه ی مرغ گلی و درمان برص و لک و پیس و نابینا و بلکه زنده کردن مرده ی معجزات حضرت عیسی باذن خدا هم دقیقاً نمی فرماید که از نوع کن فیکون است؛ ولی به هر حال از معجزاتی است که با مسئله ی کن فیکون بی ربط هم نیست.

ولی نکته اینجا است که وقتی حتی فرض بفرمایید جنگی می خواهد دربگیرد، این همینجوری دفعتاً در نمی گیرد و پیش زمینه هایی هم دارد. مثال دیگرش این است که شما ممکن است دفعتاً هم می روید بلیط هواپیمای مسافربری را می خرید و بلکه سوار هواپیما شده و بعد از مدتی هم به مقصد خود می رسید. ولی حتی یک تاریخی هم هست پشت اینکه کارخانه های هواپیماهای مسافربری چطور هم به اینجایی که الان رسیده اند نائل آمده اند. خوب، یکی از کارهایی که می توان هم به کارخانه های هواپیماسازی مسافربری دست یافت، همین جاسوسی است که بالاخره دیگر کارخانه های موجود چطور هم این کار را می کنند و رمز و راز آنها را یحتمل هم بتوان از راه های جاسوسی نیز کسب کرد همانطوری که سعی هم داریم وارد عرصه ی رقابت جهانی در این زمینه هم آیا شویم! آن روی قضایای کن فیکون امر الهی مسئله ی اپیدمی کرونا هم هست که چطور هم جهانی شد و هنوز هم قربانی دارد می گیرد. بنده برای واکسیناسیون 5 دفعه واکسن مجبور شدم بزنم چرا که برکت را بعضی قبول نداشتند و مجبور شدم استروزنکا هم بزنم و تست پی سی آر دادم ولی باز هم انسان خیلی راحت مبتلا می شود به گلو و سینه درد و حتی اپیدمی هم می تواند بشود و دوا و دارو و .... نکته اینجا این هم هست که اگر می خواهید اعمال حجتان را تکمیل کنید و فقط هم طوافها و سعی اش مانده است، یحتمل بهتر است که برای اینکه با بیخوابی مقابله کنید و بهتر دوام بیاورید آنگاه از استومینوفن 500 تایلونال هم استفاده نکنید. و چرا که یحتمل یک وقت دیدید در آخر اعمالتان که هر چند هم انجام شد، واما دیگر صدایتان بزور هم درمی آید!!! 

و اما نکته ی دیگر در مورد حجاب هم ممکن است بعضی اشکال کنند که چرا ما گشت ارشاد هم داریم؟ مسئله همین است که وقتی قانون می گوید باید حجاب رعایت شود و نمی شود و بلکه کار به حرج و مرج هم کشیده می شود، برای بازگشت به نظم و قانون آیا بالاخره باید هم کاری کرد یا خیر؟ و لذا گشت ارشاد را هم داریم. حالا می خواهد دختر خود این بنده ی حقیر هم باشد که بگویم دخترم حجابت را رعایت کن. خوب، وقتی این کار را نکند، یا گشت ارشاد است یا پلیس امنیت اخلاقی است یا بالاخره امر به معروف و نهی از منکر هم یک جورهایی درگیرش می کند و .... و لذا دخترم، خواهرم، و مادرم حجاب حجاب حجاب، که ای زن بتو از فاطمه اینگونه خطاب است، زیبنده ترین زینت زن حفظ حجاب است. 

و اما جالبترین نکته ای که در زمینه ی کن فیکون امر الهی هم داریم، همین رعد و برق خودمان هم هست با اینکه ابرتقارنها و از جمله ابرتقارنهای الکتریکی- مغناطیسی دوگانی هم یحتمل می توانند در مسئله وارد شوند. بالاخره، این نکته را هم داریم که جمع بین نیروهای چهارگانه ابرتقارنی و مثلاً وحدت نیروهای بزرگ چطور هم اینجا کاربردی می شود هر چند که مشاهده گر شاهد رعد و برق هم می باشد. چقدر مسئله جاسوسی است و چقدر کن فیکون امر الهی هم هست؟! زنده بودن امام زمان عجل الله فرجه الشریف و استمرار مقام وحی و اتصال زمین و آسمان و بلکه اتصال علوم طبیعی و الهی را اینجا هم باید جستجو کرد....

این را هم خالی از لطف نباشد که عرض کنم که دیشب رفته بودیم با دوستی پیتزا بگیریم با اینکه بنده ی حقیر خیلی هم توصیه نمی کنم به پیتزا ولی بدلایلی این پیتزا فروشی را هم دوست دارم. یک موقعی جای آن یک قاب عکس فروشی بود و بنده رفته بودم در آن و یحتمل از روی فضولی هم در مورد آیة الکرسی می پرسیدم که چرا مثلاً می فرمایند آیة الکرسی و در صورتی که منظور سه آیه هم هست. اتفاقاً یک عکسی هم داشتند از امام خمینی قدس سره یا امام خامنه ای مد ظله العالی یا هر دو. بنده نمی دانم چه شد که یحتمل گفتم این عکس را بده به من. و فرمودند که می توانی آنر از فروشگاه شهر و روستا بخری. بنده ی حقیر هم اتفاقاً به حرفشان گوش کردم و رفتم شهر و روستا ببینم عکسی اینچنینی دارند؟! و نداشتند! خلاصه برگشتم و گفتم اتفاقاً نداشتند و ....

حالا منظورم به دیشب است که رفتیم پیتزا بگیریم و حدود نیم ساعت الی سه ربع منتظر هم ماندیم. اتفاقاً یک آقایی هم فقط نوشابه می خواست و می خواست زودتر نوشابه اش را بگیرد که گرفت. و بعد خانمی هم بنظر می رسید خیلی عجله دارد و پرسیدم شما چه می خواهید، ایشان هم فرمودند که نوشابه می خواهم همه نوشابه می خواهند و .... ولی دیگر ایشان نوشابه هایشان را بعد از این حقیر گرفتند. و بعد همینطوری که منتظر بودیم، یک جوانی که میز بغلی ما نشسته بود متوجه شدیم که گویا افسردگی هم دارد و به گفته ی خودش قرصهای اعصاب هم می خورد. و واقعاً هم بنظر می رسید که در عالم هپروت است و چشمهایش هم درست باز نمی شد و بلکه درست هم نمی توانست تکلم کند. او سر صحبت را باز کرد و با هم کمی هم حرف زدیم و وقتی گفت که قرص اعصاب می خورد اتفاقاً دوستم و آشنای ما هم جوابش را داد که من هم مثل خودت هستم! و از جمله کارهای قشنگی که کرد این بود که از کیفش یک اسپری خوشبو کننده درآورد و به ما داد که بنده فکر کردم اول الکل ضد افونی است ولی بعد گفت که خوشبو کننده هم هست و کمی هم خودش استعمال کرد و .... سر و وضعش هم خوب بود، ولی سعی هم داشت که حتی المقدور به او از لحاظ مالی کمک هم کنیم چرا که می گفت قرار است بیمارستان هم بستری شود ولی پولش نمی رسد و .... خلاصه اینکه بهش گفتم مواظب خودش و خواهر و برادرهایش هم باشد که شاکی هم بود که بعضیشان ارث و میراثش را گویا بنوعی هم پایمال کرده اند. و پیتزا ر گرفتیم و آمدیم. مریضی هم خورده خورده می رود که آیا ان شاء الله هم برود و درمان هم شود، ولی دفعتاً هم می آید و طرف را مبتلا هم می کند و زمینش می زند کانه نمی فهمد هم از کجا بود که خورد. یحتمل هم خورده خورده مجموع طغیانهایی که نباید بکند جمع می شود یا آنجایی که باید هم کاری کرد و نمی شود و ...، و انباشت آنها اقل کم یقیناً هم اعصاب را می تواند به هم بریزد علاوه بر اینکه مریض یحتمل جوان هم هست و بی تجربه و مزید بر علت و .... دیگر از ما که هر جوری بوده هم گذشته است، خدا به جوانترهای ما رحم کند که حتی به خودشان هم رحم کنند و بلکه به حرف آنهایی که دو تا پیراهن هم یحتمل بیشتر پاره کرده اند گوش کنند و ...! اللهم عجل لولیک الفرج لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی