إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَن نَّکَثَ فَإِنَّمَا یَنکُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا ﴿الفتح: ١٠﴾
می فرمایند که محسنین همانهایی هستند که تقوای الهی دارند و خدا ترس اند:
وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ﴿٢﴾ وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ﴿الطلاق: ٣﴾
ولی بنده ی حقیر اینجا یک چیزی را می خاهم عرض کنم راجع به محسنین و متقین که از خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین و امام زمان عجل الله فرجه الشریف سرچشمه می گیرد و همینها را در علمای اسلام و خصوصاً مراجع عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی اگر شاگرد و دانشجو و طلبه هم می تواند مشاهده کند. و آن اینکه پیغمبر اکرم و رسول الله و نبی الله محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم آنقدر هم غرق و ذوب در آیات اللهی و خدا تشریف داشتند که هر کس هم به ایشان نزدیک می شد، همین آیات اللهی را ملاحظه و مشاهده کرده و همانا حتی المقدور آنها نیز بقدر خود ذوب در خدا و آیات اللهی می شدند. این را خصوصاً در حضرت فاطمه زهرا و امیر المومنین علی ابن ابیطالب و حسن حسین علیهم السلام و اوج آنرا هم در کربلا در روز عاشورا می توان مشاهده کرد. آن جنین سقط شده، محسن، در رحم مادرش و آن شش ماهه علی اصغر هم چه گناهی داشتند که آنطور شهید شدند؟ بنده ی حقیر بخواهم ادای خورشید را در کویر لوت یا خیابانهای تهران هم در بیاورم و با سرعت نور و بلکه نور بالا توی خیابانها نیز حرکت کنم، همه ایراد می کنند، ولی خورشید کربلا و کویر لوت و خیابانهای تهران هم همه جا با نور بالا و با سرعت نور هم حرکت کرده و از انوارش هم همه را بهره مند می کند. حالا یحتمل بعضی ایراد هم کنند که نه بابا، ما که در شبهای زمستانی از سردی و سرمای شبها زمستان به ستوه آمده ایم نیز باید باز هم از همان انرژی همیشگی خورشیدی شکرگزار نیز باشیم؟! آیا ما انرژی فسیلی و اتمی و هسته ای لازم نداریم، و بلکه آمریکا و انگلیس و اسرائیل و ... هم باید حتی غزه و فلسطین را تهدید به بمب اتمی کنند و نسل کشی هم کنند و بقیه ی مسلمانان و مردم جهان هم بنشینند نگاه کنند و هر چقدر هم جوش و خروش کنند که نکنید، فایده ای نداشته باشد؟!
بدی کفر و شرک و نفاق اینجاها است که خود را نشان می دهد که هر آنچه بدی است می کند و خود را آنگاه بالاتر از خدا و پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و ائمه ی اطهار علیهم السلام هم جا می زند و اسلام را هم حاشا می کند و همه ی پیغمبرانش را هم می کشد و بلکه هر چه جنایت عالم هم هست بجان می خرد و اظهار هم می دارد که صهیونیست است و ید الله مغلوله:
وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ﴿المائدة: ٦٤﴾
لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه
- ۰۲/۱۱/۱۳
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ ﴿٤﴾ وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ﴿القصص: ٥﴾
وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ذَٰلِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ ﴿التوبة: ٣٠﴾
الْعِلْمِ إِمَامٍ الْعَمَلِ وَ الْعَمَلِ تَابَعَهُ
فرازی از خطبه های نماز عید فطری رهبری مد ظله العالی
امّا خود رژیم خبیث که سر تا پا خبث و شرارت و خطا است، یک خطای دیگری هم بر خطاهای خودش اضافه کرد و آن، حملهی به کنسولگری ایران در سوریه بود.(۳) کنسولگری و دستگاههای سفارت در هر کشوری که وجود دارد، به منزلهی خاک همان کشوری است که سفارت متعلّق به او است؛ وقتی به کنسولگری ما حمله میکنند، مثل اینکه به خاک ما حمله کردهاند؛ این عرف دنیا است. رژیم خبیث اشتباه کرد در این قضیّه؛ باید تنبیه بشود و تنبیه خواهد شد.
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=56023#4
بیانات رهبری مد ظله العالی در دیدار دانشجویی
ببینید، راجع به دانشگاه، لابد وزیر محترم اینجا تشریف دارند، لابد مسئولین دانشگاهی اینجا هستند، خطاب به آنها عرض میکنم: اگر بخواهیم دانشگاه را تعریف کنیم، رکن اصلی تعریف دانشگاه «علم» است، دانش است. البتّه در تعریف دانشگاه، از جهات سیاسی و اجتماعی و مانند اینها هم عناصری وجود دارد امّا عمده علم است. دانشگاه سه وظیفهی اصلی دارد. من خواهش میکنم دوستان مسئول دانشگاهی توجّه کنند! شما دانشجوها هم توجه کنید! [دانشگاه] سه وظیفهی اصلی دارد: اوّل، عالِم تربیت کند، دوّم، علم تولید کند، سوّم، به تربیت عالِم و تولید علم جهت بدهد؛ این است. حالا دانشگاههای دنیا عالِم تربیت میکنند، علم هم تولید میکنند امّا در این رکن سوّم لنگند؛ نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که محصول تولید علم و تربیت عالِم، میشود ابزار دست قدرتهای صهیونیستی و قدرتهای استکباری دنیا. همهی ارکان دانشگاه باید به این سه نقطه توجّه کنند؛ مدیر، استاد، دانشجو، متن درسی، فرایندهای آموزشی، همه باید در خدمت این سه جهت باشند.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=56000
کمک به رژیم صهیونیستی از طرف کشورهای اسلامی، خیانت است؛ خیانت به امّت اسلامی است. خیانت به خودشان هم هست؛ برای خاطر اینکه دارند با این کار دستگاههای رو به ضعف صهیونیستی را تقویت میکنند و این تقویت به ضرر خودشان هم تمام خواهد شد. صهیونیستها وقتی وارد کشوری بشوند اینجور نیست که به نفع آن کشور کار بکنند؛ وقتی نفوذ کردند، مثل پشه خون آن کشور را به نفع خودشان میمکند. کمک به رژیم صهیونیستی، کمک به نابودی خودشان است؛ امّت اسلامی هم که به جای خود محفوظ. باید این را متوقّف کنند. این پیشنهاد قبلی ما بوده، الان هم پیشنهاد حتمی ما است: دولتهای اسلامی رابطهشان را ــ رابطهی اقتصادی را، رابطهی سیاسی را ــ با رژیم صهیونیستی قطع کنند؛ لااقل به طور موقّت! تا وقتی که این جنایت را اینها دارند انجام میدهند رابطهها قطع باشد، کمکی نشود، ارتباطی وجود نداشته باشد. این توقّعِ از دولتهای اسلامی است؛ فقط هم توقّع ما نیست؛ توقّع ملّتهای مسلمان است. اگر الان در کشورهای اسلامی همهپرسی کنند، بدون تردید همه نظر میدهند به اینکه دولتهایشان بایستی با رژیم صهیونیستی قطع رابطه کنند؛ در این تردیدی نیست. امیدواریم انشاءالله خدای متعال همهی ما را بیدار کند؛ ما را به وظایفمان آشنا کند؛ ما را قادر بر انجام این وظایف قرار بدهد.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=56033
برای اینکه جهت تربیت عالم و تولید علم اسلامی هم باشد، لازم است که از خدا و پیغمبرش بتوان به امامت علمی رسید که در اعمال هم تابعیت داشته باشند از امامت علمی و ما را به ائمه ی اطهار و امام زمان عجل الله فرجه الشریف برسانند. و الا در توهمات و تخیلات یحتمل خیلی هم قوطه ور شویم.
این را در بهاگاواد گیتا هم بهکتیودنتا پربهوپاد می گوید که از احساسات پنج گانه دیدن و شنیدن و چشیدن و لمس کردن و بوئیدن که در مقابل آتش، زمین، آب، هوا، اتر قرار دارند بعلاوه ی ذهن (mind) و عقل (intelligence) و نفس یا ضمیر غلط (false ego) که قرار است بشر با این 8 انرژی که در اختیار دارد به غایت کمال یعنی خدا هم برسد. ولی بعد خدا را آیا غیر از این است که اشتباهاً و غلطی هم همان کریشنا نیز تعریف می کند؟
نمی توان بدون یاری خدا و پیغمبر اکرم محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار و خصوصاً امام زمان عجل الله فرجه الشریف به امامت علمی هم رسید. این یک امر شوخی نیست که شاگرد بتواند هم در همه حالاتی، امام زمان عجل الله فرجه الشریف را در نظر داشته باشد در عین حالی که امامت علمی ای را که در اعمالش تابع امامت علمی او هم هستند به حساب آورد و آنگاه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم مدام میل کند و نزدیک شود و تقرب بجوید و در دام انواع شیاطین بزرگ و کوچک و بلکه شرک و شیطان پرستی و فراماسونری هم نیافتاده و بلکه امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم دریابد. دیر شد، دیر شد، بند ی حقیر رفتم هر چند که یحتمل به نماز جمعه نیز نرسم! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته ورفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته والمستشهدین بین یدیه
https://vaniquotes.org/wiki/Mind,_intelligence_and_false_ego
https://en.wikipedia.org/wiki/Causal_closure
------------------------------------------
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَىٰ ﴿الضحى: ٥﴾
وفی الدر المنثور فی قوله تعالى : « وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى » أخرج ابن أبی شیبة عن ابن مسعود قال : قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله : إنا أهل بیت اختار الله لنا الآخرة على الدنیا ـ « وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى ».
وفیه ، أخرج العسکری فی المواعظ وابن لآل وابن النجار عن جابر بن عبد الله قال : دخل رسول الله صلىاللهعلیهوآله على فاطمة ـ وهی تطحن بالرحى وعلیها کساء من حلة الإبل ـ فلما نظر إلیها قال : یا فاطمة تعجلی ـ فتجرعی مرارة الدنیا لنعیم الآخرة غدا ـ فأنزل الله « وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى ».
أقول : تحتمل الروایة نزول الآیة وحدها بعد نزول بقیة آیات السورة قبلها ثم الإلحاق وتحتمل نزولها وحدها ثانیا.
وفیه ، أخرج ابن المنذر وابن مردویه وأبو نعیم فی الحلیة من طریق حرب بن شریح قال : قلت لأبی جعفر محمد بن علی بن الحسین : أرأیت هذه الشفاعة التی یتحدث بها أهل العراق أحق هی؟ قال : إی والله حدثنی عمی محمد بن الحنفیة ـ عن علی أن رسول الله صلىاللهعلیهوآله قال : أشفع لأمتی حتى ینادینی ربی : أرضیت یا محمد؟ فأقول : نعم یا رب رضیت.
ثم أقبل علی فقال : إنکم تقولون یا معشر أهل العراق ، إن أرجى آیة فی کتاب الله : « یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ ـ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ ـ إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً » قلت : إنا لنقول ذلک ، قال : فکلنا أهل البیت نقول : إن أرجى آیة فی کتاب الله ـ « وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى » الشفاعة.
المیزان، علامه طباطبایی، جلد 20، ص 312
http://lib.eshia.ir/12016/20/312
و سیوطى در الدر المنثور در ذیل آیه(وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى) از ابن ابى شیبه از ابن مسعود روایت آورده که گفت: رسول خدا 6 فرمود: ما اهل بیتى هستیم که خداى تعالى براى ما آخرت را بر دنیا برگزید و ترجیح داد، و لذا فرمود:(وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى)[3].
و در همان کتاب است که عسکرى در کتاب المواعظ و ابن لال و ابن نجار، از جابر بن عبد اللَّه روایت کردهاند که گفت: روزى رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم بر على و فاطمه وارد شد، دید فاطمه مشغول دستاس کردن است، در حالى که به جاى لباس، حله [حُلَّه(به ضم حاء و فتح و تشدید لام)، به دو جامه از جامههای یمن گفته میشود و از این عنوان در باب دیات سخن رفته است. (از ویکی فقه)] شتر بر خود افکنده، همین که چشمش به او افتاد فرمود: یا فاطمه بشتاب و تلخى دنیا را بچش، براى فردا و نعیم آخرتش، دنبال این جریان بود که آیه (وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى) نازل شد[4].
مؤلف: در این روایت دو احتمال وجود دارد: یکى اینکه خواسته باشد بگوید آیه مذکور نخست به تنهایى بعد از آیات قبلش نازل شد، و بعدها بقیه آیات سوره به آن ملحق گردید، دوم اینکه سوره همهاش یکباره نازل شد، و در خصوص این داستان آیه مورد بحث دوباره نازل شده باشد.
و در همان کتاب است که ابن منذر و ابن مردویه و ابو نعیم- در کتاب الحلیه- از طریق حرب بن شریح روایت کردهاند که گفت: من به ابى جعفر محمد بن على بن الحسین (امام باقر ع) گفتم: به نظر شما این شفاعتى که اهل عراق بر سر زبانها دارند حق است؟ فرمود: آرى به خدا سوگند عمویم محمد بن حنفیه از على بن ابى طالب نقل کرد که رسول خدا 6 فرمود: آن قدر از امتم شفاعت مىکنم که خداى تعالى خطاب مىکند اى محمد آیا راضى شدى؟ عرضه مىدارم: بلى، پروردگارا راضى شدم.
آن گاه رو به من- حرب ابن شریح- کرد و فرمود: شما به اهل عراق مىگویید: از تمامى آیات قرآن آیهاى که بیش از همه امید بخش است آیه زیر است که مىفرماید: (یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً)- اى بندگانم که بر خود ستم روا داشتید، از رحمت خدا مایوس نشوید، که خدا همه گناهان را مىآمرزد عرضه داشتم بله، ما اینطور معتقدیم، فرمود: لیکن ما اهل بیت مىگوییم از همه آیات در کتاب خدا امیدبخشتر آیه(وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى) است، که راجع به شفاعت است[1].
ترجمه تفسیر المیزان، علامه محمد حسین طباطبایی رحمة الله علیه، جلد 20، ص 526- 527
http://lib.eshia.ir/50081/20/526
[سورة الضحى (93) : الآیات 4 الى 5]
وَلَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولى [4] وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى [5]
فإن قلت: کیف اتصل قوله وَلَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولى بما قبله؟ قلت: لما کان فی ضمن نفى التودیع والقلى: أنّ الله مواصلک بالوحی إلیک [4] ، وأنک حبیب الله ولا ترى کرامة أعظم من ذلک ولا نعمة أجل منه: أخبره أن حاله فی الآخرة أعظم من ذلک وأجل، وهو السبق والتقدّم على جمیع أنبیاء الله ورسله، وشهادة أمته على سائر الأمم، ورفع درجات المؤمنین وإعلاء مراتبهم بشفاعته، وغیر ذلک من الکرامات السنیة وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى موعد شامل لما أعطاه فی الدنیا من الفلج والظفر [5] بأعدائه یوم بدر ویوم فتح مکة، ودخول الناس فی الدین أفواجا، والغلبة على قریظة والنضیر وإجلائهم، وبث عساکره وسرایاه فی بلاد العرب، وما فتح على خلفائه الراشدین فی أقطار الأرض من المدائن وهدم بأیدیهم من ممالک الجبابرة وأنهبهم من کنوز الأکاسرة، وما قذف فی قلوب أهل الشرق والغرب من الرعب وتهیب الإسلام [1] ، وفشوّ الدعوة واستیلاء المسلمین، ولما ادّخر له من الثواب الذی لا یعلم کنهه إلا الله. قال ابن عباس رضى الله عنهما: له فی الجنة ألف قصر من لؤلؤ أبیض ترابه المسک. فإن قلت: ما هذه اللام الداخلة على سوف؟ قلت: هی لام الابتداء المؤکدة لمضمون الجملة، والمبتدأ محذوف. تقدیره: ولأنت سوف یعطیک، کما ذکرنا فی:
لا أقسم، أن المعنى: لأنا أقسم، وذلک أنها لا تخلو من أن تکون لام قسم أو ابتداء، فلام القسم لا تدخل على المضارع إلا مع نون التأکید، فبقى أن تکون لام ابتداء، ولام الابتداء لا تدخل إلا على الجملة من المبتدإ والخبر، فلا بد من تقدیر مبتدإ وخبر، وأن یکون أصله:
ولأنت سوف یعطیک. فإن قلت: ما معنى الجمع بین حرفى التوکید والتأخیر؟ قلت: معناه أن العطاء کائن لا محالة وإن تأخر، لما فی التأخیر من المصلحة.
تفسیر الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشری، جلد 4، ص 766- 767
http://lib.eshia.ir/41732/4/767
[سورة التوبة (9) : الآیات 71 الى 72]
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (71) وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَمَساکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (72)
بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ فی مقابلة قوله فی المنافقین بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ. سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ السین مفیدة وجود الرحمة لا محالة، فهی تؤکد الوعد، کما تؤکد الوعید فی قولک: سأنتقم منک یوماً، تعنى أنک لا تفوتنی وإن تباطأ ذلک، ونحوه سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا، وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى، سَوْفَ یُؤْتِیهِمْ أُجُورَهُمْ. عَزِیزٌ غالب على کل شیء قادر علیه، فهو یقدر على الثواب والعقاب حَکِیمٌ واضع کلا موضعه على حسب الاستحقاق وَمَساکِنَ طَیِّبَةً عن الحسن قصوراً من اللؤلؤ والیاقوت الأحمر والزبرجد. وعَدْنٍ علم، بدلیل قوله جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمنُ ویدل علیه ما روى أبو الدرداء رضى الله عنه عن رسول الله صلى الله علیه وسلم «عدن دار الله التی لم ترها عین ولم تخطر على قلب بشر، لا یسکنها غیر ثلاثة: النبیون، والصدّیقون، والشهداء. یقول الله تعالى: طوبى لمن دخلک» [1] وقیل: هی مدینة ...
تفسیر الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشری، جلد 2، ص289
http://lib.eshia.ir/41732/2/289
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿الزمر: ٥٣﴾
حالا با این مقدّمه و این توضیحاتی که عرض شد، گفتم باید دنبال آرمان باشیم. به نظر من جمهوری اسلامی میتواند آرمانهای خودش را در ذیل دو عنوان کلّی خلاصه کند: یک عنوان عبارت است از «ادارهی کشور به شیوهی اسلامی»؛ عنوان دوّم، «ارائهی یک الگو به مردم جهان برای ادارهی خوب یک کشور»؛ این دو آرمان است. شما باید برای این دو آرمان تلاش کنید؛ شما باید روی این راههایی که میتواند این دو عنوان کلّی را تحقّق ببخشد فکر کنید، کار کنید؛ محافل دانشجویی، نشستهای فکری دانشجویی، مطالعات دانشجویی، ارتباطات دانشجویی با صاحبنظرانی که معتقد به انقلابند، باید در این جهت باشد. فکر کنید ببینید برای تحقّق این دو عنوان چه کار باید کرد، چه تلاشی باید کرد، چگونه باید تلاش کرد.
یکی ادارهی کشور به شیوهی اسلامی. حالا در ادارهی کشور به شیوهی اسلامی بحث زیاد است که من حالا شاید چند جملهای بگویم؛ وقت هم نیست که بخواهم توضیح بدهم این چیزها را، امّا همان است که در بیانات نهجالبلاغهای وجود دارد و خیلی از شماها بلدید و آشنا هستید؛ مثلاً نامهی امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به مالک اشتر؛(۴) حکومت اسلامی همان حکومت علوی است. بنده، پیش از انقلاب، در سخنرانیهایی که برای جوانها داشتم، برای اینکه دستگاه ساواک روی کلمهی حکومت اسلامی حسّاس بود، این کلمه را به کار نمیبردم، میگفتم: «حکومت علوی». آنها نمیفهمیدند که حکومت علوی یعنی چه؛ حکومت علوی یعنی همین حکومت اسلامی. خب حالا ادارهی اسلامی یک کشور ــ یعنی، هم در جنبهی مادّی، هم در جنبهی معنوی ــ باید در مسیر پیشرفت بیوقفه و بدون عقبگرد واقع بشود. از جنبهی مادّی که میگوییم پیشرفت بکند، یعنی از لحاظ رفاه عمومی، امنیّت جسمی و اخلاقی و عدالت. عدالت یعنی چه؟ دوستان راجع به عدالت مثلاً نظر میدهند؛ خب عدالت را باید درست فهمید. عدالت یعنی «نفی فاصلهی طبقاتی در استفاده از فرصتهای عمومی». همهی فرصتها بایستی بالسّویّه در دسترس مردم قرار داده بشود؛ امتیاز استفادهی از فرصتها، ظلم است، خلاف عدالت است. اگر چنانچه شما راجع به کسی یک چیزی گفتید، در فضای مجازی هم پخش کردید و او به هر دلیلی فرصت نداشته باشد که به این حرف شما جواب بدهد، این ضدّ عدالت است؛ این عدالت نیست؛ [چون] از فرصت برابر استفاده نشده. عدالت فقط در مسئلهی مالی که نیست؛ در مسائل آبرویی، مسائل کاری، شغلی، حیثیّتها و بقیّهی چیزها هم باید رعایت عدالت بشود. عدالت، پیشرفت علمی، گسترش سلامت، جوان نگه داشتن جمعیّت، انواع سازندگیها و نوآوریها؛ ادارهی اسلامی کشور که میگویم یعنی این چیزها و امثال اینها؛ اینها باید تحقّق پیدا کند.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=56000
این ضد عدالت که فضای مجازی فراهم می کند و واقعاً هم عدالت نیست، قبلاً هم به فرمهای دیگری در کتب و یحتمل حتی فیلمها بقصدها و نیتهای مختلف نیز وجود داشته اند؛ ولی خوب خیلیها یحتمل روحشان هم خبر نداشته باشد که شما در فضای مجازی مثلاً چیزی راجعشان گفته اید و او به هر دلیلی هم فرصت ندارد جواب شما را بدهد. این ضد عدالت است. و اما یک مسئله ای هم هست که مربوط می شود به شخص امام زمان عجل الله فرجه الشریف که مسئله را حتی مملو از شرک هم می کند. و آن چیست؟ خوب این طبیعی هم هست که شاگرد از حالات خلاء بسمت الفهای بینهایت آیات اللهی مراتب و درجات متعالیه و اجتهاد و حضرات آیات عظام تقلید و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی هم مایل باشد میل کند و حتی وارد مسائل مهمی از ایالات متحده چندجهانی استکان نلبکیهای توپولوژیک ابرتقارنی ... ربع و نیم و تمام و ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی هم شده و خیلی از مسائلش را هم حل کند. ولی آیا چقدر هم دارد در فضای مجازی برای نه فقط آیات عظام و حضرت ولی فقیه مد ظلهم العالی مشکلات ریز و درشت هم درست می کند بدون اینکه حتی خودش هم بفهمد و در عین حال هم آیا چقدر از روی غفلت و جهل و چقدر هم دانسته فکر می کند خیلی هم دارد به جتی اجتهاد هم نزدیک می شود. ولی سوال مهم اینجا هم هست که بالاخره آیا غیر از این است که در غیبت امام زمان عجل الله فرجه الشریف و بلکه در حضور او هم باید از بزرگان هم یاد گرفت که باز هم اظهار داریم که ای عزیز بالاخره هر جوری هم که شده این بنده ی حقیر را نیز از روی لطف و کرمت هم دریاب:
فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ ﴿یوسف: ٨٨﴾
و الا که یحتمل بعضی حتی بسیجیان سابق و حاضر هم حتی جدی و نه شوخی هم اظهار بدارند که بابا اینها که دیگر رفتنی اند و زودتر یک چند تایی هم از آن طرف خط برای خودت دست و پا کن زودتر دیگر! یا حتی بفرمایند حالا یک ماه هم که شده مسجد نرو و بلکه آنگاه متوجه هم شوی که همه ی پرده ها برایت کنار می روند و .... خوب، آنطرف خط هم کیست وقتی متوجه هم شده ای که همه ی عالم است و خدا و پیغمبرش حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام و انسان 250 ساله و امام زمان عجل الله فرجه الشریف که حی و حاضر هم هستند ولی هر چند که برای امثال این بنده ی حقیر هم در غیبت تشریف دارند؟ نکته اینجا این است که شاگرد و داتنشجو و طلبه در همه حال هم نباید غفلت کند که آن تقابل فرعونی- موسوی هم مدام در حال رخ دادن است و بلکه بتواند هم به امام زمان خود نیز کمک کند تا آثاری از شرک هم باقی نمانند حتی وقتی توحید هم جهانی شده است. نکته اینجا این است که آنجایی که هندسه ای رخ می دهد که آیا چقدر هم فضایی است و چقدر هم زمینی که فرض بفرمایید در فلان سیاره ای حول کدام ستاره ای هم مشاهده می شود که تخلفاتی از توحید رخ داده است و بلکه آنجا نیز فرعونی کوچک و بزرگ هم قد علم کرده است، آیا مسئله غیر از این هم هست که این امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم تشریف دارند که باید به مسائل آن رسیدگی بفرمایند؟ یعنی آیا می توان هم ایراد کرد که حالا روی زمین یا در آسمانها هم اگر فراعنه ای داشته باشیم که بخواهند از توحید الهی تخلف کنند، آیا این بر خلاف عدالت و عدل الهی و بلکه حکومت علوی توحیدی هم نیست؟ و چرا؟ چون هر چند که سیاره ی خیلی کوچکی را هم داشته باشیم که فرعونی زمینی یا آسمانی دارد آنجا حکومت فرعونی خود را هم برپا می کند. آیا غیر از این است که در حکومت خود تابع فرعونیتی مرکزی هم می خواهد باشد که در مقابل توحید هم می ایستد و بلکه هندسه ی توحیدی و بلکه استکان نلبکیهای ابرتقارنی و ابرریسمانی ... و ربع و نیم و تمام ... چرخشی قلوب زمینی و آسمانی را هم زیر سوال می برد و ...؟ و لذا اگر شاگرد و داتشجو و طلبه حتی بتواند باندازه ی یک کسر کوچکی هم که شده چرخشی در فلب و نفس خود هم ایجاد کند که به روانشناسی و جامعه شناسی و حتی حکومت علوی در مقابل حکومتهای فرعونی هم کمک کند، آیا چقدر هم توانسته است امام زمان عجل الله فرجه الشریف را هم یاری کند؟! بقول حضرت آقا، بنده ی حقیر هم حالا اظهار بدارم که با دیگر بسیجهای دانشجویی و مساجد و حسینیه ها بخواهم بروم به مردم غزه هم الی ما شاء الله کمک کنم؛ خوب این در حد یک حرف هم هست! ولی بالاخره نماز را هم که بدون نیت و تکبیر نمی توان شروع کرد.
بنده امروز هم می خواستم بروم سری بزنم به حضرت شاه عبد العظیم حسنی علیه السلام که فکر کنم کمی دیر هم شده است؛ ولی خوب عرض بنده ی حقیر این است که بالاخره ایشان هم شاه تشریف دارند و یحتمل حتی بنده یحقیر هم خیلی دلم بخواهد شاهنشاه آریامهر نیز شوم؛ ولی کدام هم می شود حکومت علوی اسلامی و کدام هم می شود حکومت شاهنشاهی و فرعونی و طاغوتی و غیر اسلامی و ...! حتی شاگرد یا غلام امیر المومنین و امام زمان عجل الله فرجه الشریف شدن هم کلی حساب و کتابهای خودش را دارد و الا ابن سکیت هم حالا خیلی سخت نمی گرفت و بلکه شهید هم نمی شد که بالاخره فرزندان متوکل هم یحتمل چیزی نگوییم که آیا می توان با کی مقایسه شان هم کرد و با کی هم نمی شود مقایسه شان کرد و ...! و لذا ماها کجا و این حرفها هم کجا؟! ولی حالا نکته اینجا هم هست که بنده ی حقیر چون ادعایم هم هست که خیلی در مسائل حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم کار می کنم و چپ و راست هم از آرشیو داتنشگاه کرنل شمارات مقالات را نقل قول می کنم، پس آنگاه با شاه هم دیگر پالوده نمی خورم. بله؛ خوب یحتمل اشکال هم شود که خوب نخور؛ ولی آیا چقدر هم می توانی با یک فضای توپولوژیک برداری کاملاً غیر متصل از هم نیز ارتباط برقرار کنی هر چند که یحتمل شروعی هم باشد برای نظریه های اعداد جبری و میدانهای کلاس و ...؟ و یحتمل بعضی هنوز اشکال هم کنند که باید هم یاد بگیری که چطور این فضاهای توپولوژیک برداری را از طرق مثلاً هندسه ی ناجابجایی و بلکه نظریه ی ریسمان به مدل استاندارد ذرات فیزیک همراه بعضی ابرتقارنهایی و ابرریسمانهایی هم مربوط کنی و ....
بنده داشتم همینطوری حول و حوش صفحات 313 از امالی شیخ مفید و شیخ طوسی را می خواندم که دیدم در جلسه 27 ماه مبارک رمضان است که یک روایتی را نقل می فرمایند شیخ مفید از عبد المطلب علیه السلام که در فیلم محمد صل الله علیه و آله و سلم از مجید مجیدی نیز در رابطه با ابرهه و پرندگان ابابیل آمده است؛ ولی روایت امالی شیخ مفید باز هم زیباتر از فیلم آنرا بیان می کند! این روایات دیگر را هم داریم:
5 قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ بِلَالٍ الْمُهَلَّبِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یُونُسَ الرَّبَعِیُ[3] قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْمُعَلَّى بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَصْرِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جُمْهُورٍ الْعَمِّیُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ بَشِیرٍ قَالَ حَدَّثَنِی سُلَیْمَانُ بْنُ سَمَاعَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ[4] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ: لَمَّا قَصَدَ أَبْرَهَةُ بْنُ الصَّبَّاحِ[5] مَلِکُ الْحَبَشَةِ مَکَّةَ لِهَدْمِ الْبَیْتِ تَسَرَّعَتِ الْحَبَشَةُ[6] فَأَغَارُوا عَلَیْهَا وَ أَخَذُوا سَرْحاً لِعَبْدِ الْمُطَّلِبِ بْنِ هَاشِمٍ فَجَاءَ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ إِلَى الْمَلِکِ فَاسْتَأْذَنَ عَلَیْهِ فَأَذِنَ لَهُ وَ هُوَ فِی قُبَّةِ دِیبَاجٍ عَلَى سَرِیرٍ لَهُ- فَسَلَّمَ عَلَیْهِ فَرَدَّ أَبْرَهَةُ السَّلَامَ وَ جَعَلَ یَنْظُرُ فِی وَجْهِهِ فَرَاقَهُ حُسْنُهُ وَ جَمَالُهُ وَ هَیْئَتُهُ[7] فَقَالَ لَهُ الْمَلِکُ هَلْ کَانَ فِی آبَائِکَ مِثْلُ هَذَا النُّورِ الَّذِی أَرَاهُ لَکَ وَ الْجَمَالِ قَالَ نَعَمْ أَیُّهَا الْمَلِکُ کُلُّ آبَائِی کَانَ لَهُمْ هَذَا النُّورُ وَ الْجَمَالُ وَ الْبَهَاءُ فَقَالَ لَهُ أَبْرَهَةُ لَقَدْ فُقْتُمُ الْمُلُوکَ فَخْراً وَ شَرَفاً وَ یَحِقُّ لَکَ أَنْ تَکُونَ سَیِّدَ قَوْمِکَ ثُمَّ أَجْلَسَهُ مَعَهُ عَلَى سَرِیرِهِ وَ قَالَ لِسَائِسِ فِیلِهِ الْأَعْظَمِ- وَ کَانَ فِیلًا أَبْیَضَ عَظِیمَ الْخَلْقِ[1] لَهُ نَابَانِ مُرَصَّعَانِ بِأَنْوَاعِ الدُّرِّ وَ الْجَوْهَرِ- وَ کَانَ الْمَلِکُ یُبَاهِی بِهِ مُلُوکَ الْأَرْضِ ایتِنِی بِهِ فَجَاءَ بِهِ[2] سَائِسُهُ وَ قَدْ زُیِّنَ بِکُلِّ زِینَةٍ حَسَنَةٍ فَحِینَ قَابَلَ وَجْهَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ سَجَدَ لَهُ وَ لَمْ یَکُ یَسْجُدُ لِمَلِکِهِ وَ أَطْلَقَ اللَّهُ لِسَانَهُ بِالْعَرَبِیَّةِ فَسَلَّمَ عَلَى عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَلَمَّا رَأَى الْمَلِکُ ذَلِکَ ارْتَاعَ لَهُ[3] وَ ظَنَّهُ سِحْراً فَقَالَ رُدُّوا الْفِیلَ إِلَى مَکَانِهِ ثُمَّ قَالَ لِعَبْدِ الْمُطَّلِبِ فِیمَ جِئْتَ فَقَدْ بَلَغَنِی سَخَاؤُکَ وَ کَرَمُکَ وَ فَضْلُکَ وَ رَأَیْتُ مِنْ هَیْئَتِکَ وَ جَمَالِکَ وَ جَلَالِکَ مَا یَقْتَضِی أَنْ أَنْظُرَ فِی حَاجَتِکَ فَسَلْنِی مَا شِئْتَ وَ هُوَ یَرَى أَنَّهُ یَسْأَلُهُ فِی الرُّجُوعِ عَنْ مَکَّةَ فَقَالَ لَهُ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ إِنَّ أَصْحَابَکَ غَدَوْا عَلَى سَرْحٍ لِی فَذَهَبُوا بِهِ فَمُرْهُمْ بِرَدِّهِ عَلَیَّ قَالَ فَتَغَیَّظَ الْحَبَشِیُّ مِنْ ذَلِکَ وَ قَالَ لِعَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَقَدْ سَقَطْتَ مِنْ عَیْنِی- جِئْتَنِی تَسْأَلُنِی فِی سَرْحِکَ وَ أَنَا قَدْ جِئْتُ لِهَدْمِ شَرَفِکَ وَ شَرَفِ قَوْمِکَ وَ مَکْرُمَتِکُمُ الَّتِی تَتَمَیَّزُونَ بِهَا مِنْ کُلِّ جِیلٍ وَ هُوَ الْبَیْتُ الَّذِی یُحَجُّ إِلَیْهِ مِنْ کُلِّ صُقْعٍ فِی الْأَرْضِ فَتَرَکْتَ مَسْأَلَتِی فِی ذَلِکَ وَ سَأَلْتَنِی فِی سَرْحِکَ- فَقَالَ لَهُ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ لَسْتُ بِرَبِّ الْبَیْتِ الَّذِی قَصَدْتَ لِهَدْمِهِ وَ أَنَا رَبُّ سَرْحِیَ الَّذِی أَخَذَهُ أَصْحَابُکَ فَجِئْتُ أَسْأَلُکَ فِیمَا أَنَا رَبُّهُ وَ لِلْبَیْتِ رَبٌّ هُوَ أَمْنَعُ لَهُ مِنَ الْخَلْقِ کُلِّهِمْ وَ أَوْلَى بِهِ مِنْهُمْ فَقَالَ الْمَلِکُ رُدُّوا عَلَیْهِ سَرْحَهُ- وَ ازْحَفُوا إِلَى الْبَیْتِ فَانْقُضُوهُ حَجَراً حَجَراً فَأَخَذَ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ سَرْحَهُ وَ انْصَرَفَ إِلَى مَکَّةَ وَ أَتْبَعَهُ الْمَلِکُ بِالْفِیلِ الْأَعْظَمِ مَعَ الْجَیْشِ لِهَدْمِ الْبَیْتِ فَکَانُوا إِذَا حَمَلُوهُ عَلَى دُخُولِ الْحَرَمِ أَنَاخَ وَ إِذَا تَرَکُوهُ رَجَعَ مُهَرْوِلًا فَقَالَ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ لِغِلْمَانِهِ ادْعُوا لِیَ ابْنِی فَجَاءُوا بِالْعَبَّاسِ فَقَالَ لَیْسَ هَذَا أُرِیدُ ادْعُوا لِیَ ابْنِی فَجَاءُوا بِأَبِی طَالِبٍ فَقَالَ لَیْسَ هَذَا أُرِیدُ ادْعُوا لِیَ ابْنِی فَجَاءُوا بِعَبْدِ اللَّهِ أَبِی النَّبِیِّ ص فَلَمَّا أَقْبَلَ إِلَیْهِ قَالَ اذْهَبْ یَا بُنَیَّ حَتَّى تَصْعَدَ أَبَا قُبَیْسٍ ثُمَّ اضْرِبْ بِبَصَرِکَ نَاحِیَةَ الْبَحْرِ فَانْظُرْ أَیُّ شَیْءٍ یَجِیءُ مِنْ هُنَاکَ وَ خَبِّرْنِی بِهِ- قَالَ فَصَعِدَ عَبْدُ اللَّهِ أَبَا قُبَیْسٍ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ طَیْرٌ أَبَابِیلُ[1] مِثْلَ السَّیْلِ وَ اللَّیْلِ فَسَقَطَ عَلَى أَبِی قُبَیْسٍ ثُمَّ صَارَ إِلَى الْبَیْتِ فَطَافَ بِهِ سَبْعاً ثُمَّ صَارَ إِلَى الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَطَافَ بِهِمَا سَبْعاً فَجَاءَ عَبْدُ اللَّهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ إِلَى أَبِیهِ فَأَخْبَرَهُ الْخَبَرَ[2] فَقَالَ انْظُرْ یَا بُنَیَّ مَا یَکُونُ مِنْ أَمْرِ هَؤُلَاءِ-[3] بَعْدُ فَأَخْبِرْنِی بِهِ فَنَظَرَهَا فَإِذَا هِیَ قَدْ أَخَذَتْ نَحْوَ عَسْکَرِ الْحَبَشَةِ فَأَخْبَرَ عَبْدَ الْمُطَّلِبِ بِذَلِکَ فَخَرَجَ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ هُوَ یَقُولُ یَا أَهْلَ مَکَّةَ اخْرُجُوا إِلَى الْعَسْکَرِ فَخُذُوا غَنَائِمَکُمْ قَالَ فَأَتَوُا الْعَسْکَرَ وَ هُمْ أَمْثَالُ الْخُشُبِ النَّجِرَةِ[4] وَ لَیْسَ مِنَ الطَّیْرِ إِلَّا وَ مَعَهُ ثَلَاثَةُ أَحْجَارٍ فِی مِنْقَارِهِ وَ یَدَیْهِ یَقْتُلُ بِکُلِّ حَصَاةٍ مِنْهَا وَاحِداً مِنَ الْقَوْمِ فَلَمَّا أَتَوْا عَلَى جَمِیعِهِمْ انْصَرَفَ الطَّیْرُ وَ لَمْ یُرَ قَبْلَ ذَلِکَ الْوَقْتِ وَ لَا بَعْدَهُ فَلَمَّا هَلَکَ الْقَوْمُ بِأَجْمَعِهِمْ جَاءَ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ إِلَى الْبَیْتِ فَتَعَلَّقَ بِأَسْتَارِهِ وَ قَالَ-
یَا حَابِسَ الْفِیلِ بِذِی الْمُغَمَّسِ
حَبَسْتَهُ کَأَنَّهُ مُکَرْکَسٌ[5]
فِی مَحْبِسٍ تَزْهَقُ فِیهِ الْأَنْفُسُ
- وَ انْصَرَفَ وَ هُوَ یَقُولُ فِی فِرَارِ قُرَیْشٍ وَ جَزَعِهِمْ مِنَ الْحَبَشَةِ
طَارَتْ قُرَیْشٌ إِذْ رَأَتْ خَمِیساً
فَظَلْتُ فَرْداً لَا أَرَى أَنِیساً
وَ لَا أُحِسُّ مِنْهُمْ حَسِیساً
إِلَّا أَخاً لِی مَاجِداً نَفِیساً
مُسَوَّداً فِی أَهْلِهِ رَئِیساً.
الامالی شیخ مفید، ص 312- 315
http://lib.eshia.ir/15035/1/312
1- ابو حمزه ثمالى گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: مؤمن دائما در حال نماز است تا آنگاه که ایستاده و نشسته و خوابیده بیاد خدا باشد، خداى متعال مىفرماید: «آنان که ایستاده و نشسته و خوابیده یاد خدا مىکنند و در آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند (و مىگویند) اى پروردگار ما تو اینها را بیهوده نیافریدهاى! تو منزّهى، پس ما را از عذاب دوزخ نگهدار»[1].
...
3- عبد اللَّه محمّد فزارى از امام صادق و آن حضرت از امام باقر علیهما السّلام، و نیز جابر [جعفى] از امام باقر 7 روایت کنند که جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت: رسول خدا 6 به علىّ بن ابى طالب فرمود: آیا بتو بشارت ندهم، آیا تو را مژده ندهم؟ عرضکرد: چرا یا رسول اللَّه. حضرت فرمود: من و تو از یک سرشت آفریده شدیم، و مقدارى از آن سرشت زیاد آمد و شیعیان ما از آن آفریده شدند، پس چون روز قیامت شود همه مردم بنام مادرانشان خوانده شوند جز شیعیان تو که بنام پدرانشان خوانده شوند بجهت آنکه ولادتشان پاک است (و نسبت آنان بپدران خود حتمى و صحیح است).
...
5- عبد اللَّه بن سنان از امام صادق از پدرش از جدّش علیهم السّلام روایت کند که فرمود: چون ابرهة بن صبّاح پادشاه حبشه آهنگ ویرانى مکّه ...
امالی شیخ مفید، ترجمه حسین استاد ولی، ص 353- 354 الی 359
http://lib.eshia.ir/12693/1/353
لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و الجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه قی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه