أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿60﴾
السادسة مناجاة الشاکرین (مناجات خمس عشرة حضرت سجاد علیه السلام)
:
بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ إِلَهِی أَذْهَلَنِی عَنْ إِقَامَةِ شُکْرِکَ تَتَابُعُ طَوْلِکَ وَ أَعْجَزَنِی عَنْ إِحْصَاءِ ثَنَائِکَ فَیْضُ فَضْلِکَ وَ شَغَلَنِی عَنْ ذِکْرِ مَحَامِدِکَ تَرَادُفُ عَوَائِدِکَ وَ أَعْیَانِی عَنْ نَشْرِ عَوَارِفِکَ تَوَالِی أَیَادِیکَ وَ هَذَا مَقَامُ مَنِ اِعْتَرَفَ بِسُبُوغِ اَلنَّعْمَاءِ وَ قَابَلَهَا بِالتَّقْصِیرِ وَ شَهِدَ عَلَى نَفْسِهِ بِالْإِهْمَالِ وَ اَلتَّضْیِیعِ وَ أَنْتَ اَلرَّءُوفُ اَلرَّحِیمُ اَلْبَرُّ اَلْکَرِیمُ اَلَّذِی لاَ یُخَیِّبُ قَاصِدِیهِ وَ لاَ یَطْرُدُ عَنْ فِنَائِهِ آمِلِیهِ بِسَاحَتِکَ تَحُطُّ رِحَالُ اَلرَّاجِینَ وَ بِعَرْصَتِکَ تَقِفُ آمَالُ اَلْمُسْتَرْفِدِینَ فَلاَ تُقَابِلْ آمَالَنَا بِالتَّخْیِیبِ وَ اَلْإِیَاسِ وَ لاَ تُلْبِسْنَا سِرْبَالَ اَلْقُنُوطِ وَ اَلْإِبْلاَسِ إِلَهِی تَصَاغَرَ عِنْدَ تَعَاظُمِ آلاَئِکَ شُکْرِی وَ تَضَاءَلَ فِی جَنْبِ إِکْرَامِکَ إِیَّایَ ثَنَائِی وَ نَشْرِی جَلَّلَتْنِی نِعَمُکَ مِنْ أَنْوَارِ اَلْإِیمَانِ حُلَلاً وَ ضَرَبَتْ عَلَیَّ لَطَائِفُ بِرِّکَ مِنَ اَلْعِزِّ کِلَلاً وَ قَلَّدَتْنِی مِنَنُکَ قَلاَئِدَ لاَ تُحَلُّ وَ طَوَّقَتْنِی أَطْوَاقاً لاَ تُفَلُّ فَآلاَؤُکَ جَمَّةٌ ضَعُفَ لِسَانِی عَنْ إِحْصَائِهَا وَ نَعْمَاؤُکَ کَثِیرَةٌ قَصُرَ فَهْمِی عَنْ إِدْرَاکِهَا فَضْلاً عَنِ اِسْتِقْصَائِهَا فَکَیْفَ لِی بِتَحْصِیلِ اَلشُّکْرِ وَ شُکْرِی إِیَّاکَ یَفْتَقِرُ إِلَى شُکْرٍ فَکُلَّمَا قُلْتُ لَکَ اَلْحَمْدُ وَجَبَ عَلَیَّ لِذَلِکَ أَنْ أَقُولَ لَکَ اَلْحَمْدُ إِلَهِی فَکَمَا غَذَّیْتَنَا بِلُطْفِکَ وَ رَبَّیْتَنَا بِصُنْعِکَ فَتَمِّمْ عَلَیْنَا سَوَابِغَ اَلنِّعَمِ وَ اِدْفَعْ عَنَّا مَکَارِهَ اَلنِّقَمِ وَ آتِنَا مِنْ حُظُوظِ اَلدَّارَیْنِ أَرْفَعَهَا وَ أَجَلَّهَا عَاجِلاً وَ آجِلاً وَ لَکَ اَلْحَمْدُ عَلَى حُسْنِ بَلاَئِکَ وَ سُبُوغِ نَعْمَائِکَ حَمْداً یُوَافِقُ رِضَاکَ وَ یَمْتَرِی اَلْعَظِیمَ مِنْ بِرِّکَ وَ نَدَاکَ یَا عَظِیمُ یَا کَرِیمُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَبَلِّغْ بِإِیمانِی أَکْمَلَ الاِیمانِ وَاجْعَلْ یَقِینِی أَفْضَلَ الیَقِینِ وَانْتَهِ بِنِیَّتِی إِلى أَحْسَنِ النِّیَّاتِ وَبِعَمَلِی إِلى أَحْسَنِ الاَعْمالِ ، اللّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِکَ نِیَّتِی وَصَحِّحْ بِما عِنْدَکَ یَقِینِی وَاسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِکَ ما فَسَدَ مِنِّی
ذکر صلوات بر حضرت صاحب الزمان ولی عصر عجل الله فرجه الشریف
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ اَلْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ اَلْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ اَلْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ اَلْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اِکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ اَلْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ اَلْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ اَلرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ اَلْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ اَلْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَى أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لاَ یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلاَّ هَدَّهُ وَ لاَ هَاماً إِلاَّ قَدَّهُ وَ لاَ کَیْداً إِلاَّ رَدَّهُ وَ لاَ فَاسِقاً إِلاَّ حَدَّهُ وَ لاَ فِرْعَوْنَ إِلاَّ أَهْلَکَهُ وَ لاَ سِتْراً إِلاَّ هَتَکَهُ وَ لاَ عَلَماً إِلاَّ نَکَّسَهُ وَ لاَ سُلْطَاناً إِلاَّ کَسَبَهُ وَ لاَ رُمْحاً إِلاَّ قَصَفَهُ وَ لاَ مِطْرَداً إِلاَّ خَرَقَهُ وَ لاَ جُنْداً إِلاَّ فَرَّقَهُ وَ لاَ مِنْبَراً إِلاَّ أَحْرَقَهُ وَ لاَ سَیْفاً إِلاَّ کَسَرَهُ وَ لاَ صَنَماً إِلاَّ رَضَّهُ وَ لاَ دَماً إِلاَّ أَرَاقَهُ وَ لاَ جَوْراً إِلاَّ أَبَادَهُ وَ لاَ حِصْناً إِلاَّ هَدَمَهُ وَ لاَ بَاباً إِلاَّ رَدَمَهُ وَ لاَ قَصْراً إِلاَّ خَرَّبَهُ [أَخْرَبَهُ] وَ لاَ مَسْکَناً إِلاَّ فَتَّشَهُ وَ لاَ سَهْلاً إِلاَّ أَوْطَأَهُ وَ لاَ جَبَلاً إِلاَّ صَعِدَهُ وَ لاَ کَنْزاً إِلاَّ أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
بسیار خرسندم و خدا را شاکرم که بعد از یک تعطیلی نسبتاً طولانی در دیدار حضوری با شما جوانان عزیز و دانشآموختگان و سردوشیبگیران، امسال در این روز این توفیق مجدّداً دست داد. ورود چند هزار جوان به نیروهای مسلّح یک مژده است، یک بشارت است که هر سال تکرار میشود. چه جوانهایی که دانشآموختهی دانشگاهها هستند و درجهی افسری میگیرند و وارد میشوند، مشغول کار میشوند، چه کسانی که وارد دانشگاه میشوند و سردوشی میگیرند و مشغول تحصیل میشوند، هر کدام به نحوی روحیهی جدیدی را به نیروهای مسلّح تزریق میکنند. این ورود جوانها دارای پیام نوسازی و استحکام است؛ جوانها هر جا که وارد میشوند، در هر مجموعهای، در هر سازمانی که وارد بشوند، در واقع پیام استحکام و نوسازی آن مرکز را با خود همراه دارند. حضور جوانان ایرانی در همهی زمینهها امیدآفرین است؛ یعنی در بخشهای گوناگون علمی، اقتصادی، سیاسی، تشکیلاتی، نظامی و غیره، هر جا جوانها وارد میشوند، با خودشان مژدهی امید و نوسازی و نوآوری را به همراه میآورند.
امروز یک جریان تبلیغاتی گمراهکنندهای وجود دارد که میخواهد عکس این را تبلیغ بکند؛ همّت این جریان تبلیغاتی این است که وانمود کند جوان ایرانی از ارزشها گسسته است و به آینده ناامید است و احساس مسئولیّت نمیکند؛ این را یک جریان تبلیغاتی دارند بشدّت دنبال میکنند. این، عکس واقعیّت است؛ درست نقطهی مقابل واقعیّت موجود در کشور ما است. نسل جوان ما در همهی عرصهها و میدانها تا امروز دارای حرکت درخشنده بوده است، در آینده هم انشاءالله همین جور خواهد بود: چه در دفاع از میهن، چه در دفاع از امنیّت، چه در کمک به جبههی مقاومت در کلّ منطقه ــ در همین حرکت عظیم و مقدّس دفاع از حرم ــ چه در خدمات اجتماعی، چه در پیشرفتهای علمی ــ که شما که نگاه میکنید، پیشرفتهای علمی در هر نقطهای در واقع بر دوش جوانها است و آنها هستند که پیشران این حرکتند ــ چه در همهی آئینهای مذهبی، این راهپیمایی اربعین ــ چه میلیونها جوان ایرانی که رفتند و راه نجف تا کربلا را طی کردند و چه میلیونها جوانی که در خود کشور، در شهرها، به عنوان اربعین، به عنوان دورافتادگان از آن سرمنزلِ بشارت و معنویّت راهپیمایی کردند ــ چه در میدان تولید و ابتکار که خبرهای آن را در تلویزیون مشاهده میکنید که هر روزی در یک بخشی از بخشهای تولید کشور و صنعت کشور یک حرکت جدیدی را جوانهای ما دارند ارائه میدهند، چه در مقابلهی با بیماری همهگیر و چه در نهضت کمک مؤمنانه، چه در جهاد فرهنگی، چه در امداد به مناسبت حوادث طبیعی، سیل و زلزله و امثال اینها؛ در همه جا که شما نگاه میکنید، حضور جوانان را به صورت پُررنگ میبینید. این جوان نمیتواند ناامید باشد، این جوان نمیتواند گسستهی از ارزشها باشد، این جوان یک نیروی خستگیناپذیر در وسط جبهه است و البتّه جوانان انقلابی و باایمان در همهی این موارد پیشتاز بودند. این وضع جوانها است.
خب، با این نگاه اگر حضور شما را ــ که در این دانشگاه امام حسن مجتبیٰ اجتماع کردهاید و در دانشگاههای دیگر دارند میشنوند این سخن را ــ مشاهده کنیم، حضور شما و ورود شما در نیروهای مسلّح یک ثروت بزرگ است؛ حضور شما یک ثروت بزرگ است، البتّه در کنار تجربهی پیشکسوتان و دانشِ فرماندهان.
تقویت نیروهای مسلّح تقویت کشور است. یکی از ستونهای محکم در تقویت کشور، نیروهای مسلّح هستند. البتّه تقویت کشور فقط به نیروی مسلّح وابسته نیست؛ ستونهای محکم دیگری هم هستند: پیشرفت علمی مایهی پیشرفت کشور است؛ ایمان عمومی مردم و رسوخ ایمان در دلها مایهی استحکام ملّی است؛ حکومت برخاستهی از مردم و متّکی به مردم مایهی سربلندی یک کشور است؛ همهی اینها هست، لکن حضور نیروهای مسلّح و قدرت نظامی هم یک وسیلهی مهمّی برای تقویت بنیهی کشور است. این عوامل گوناگون میتوانند کشور را از آسیبها و دشمنیها حفظ کنند و حراست کنند. البتّه این مال همهی کشورها است، مخصوص کشور ما نیست؛ همهی کشورها احتیاج دارند به این ابزارهای استحکام، لکن در کشوری مثل کشور ما که با دشمنان قلدر و زورگو مثل آمریکا و امثال آنها روبهرو است، این اهمّیّت بیشتری دارد؛ لذا قدرت دفاعی باید تقویت بشود.
این را من همیشه گفتهام، باز هم تکرار میکنم: قدرت دفاعی باید تقویت بشود. بخشی از سوی بیرون نیروهای مسلّح، بخشی از سوی درون نیروهای مسلّح؛ من به این دوّمی میپردازم. مسئولان نیروهای مسلّح باید راهکارهای نو و روزآمد را برای تقویت نیروهای مسلّح در پیش بگیرند که از جملهی آنها هوشمندسازی در آموزشها و در ابزارهای نظامی است که بحمدالله در نیروهای مسلّح ما شروع شده، لکن میدان کار هنوز خیلی باز است. امروز هوشمندسازیِ تمامِ حرکاتِ نیروهای مسلّح از جمله ابزارهای نظامی، سلاح و حتّی مهمّات یکی از مسائل مهم است. یا پیشرفتهای پژوهشی و علمی در نیروهای مسلّح که این، تقویت نیروهای مسلّح است. یا طرّاحی بازیهای پیچیدهی جنگ ترکیبی. امروز جنگهای دنیا جنگهای ترکیبی است. میدانید؛ جنگ سخت و جنگ نرم و جنگ فکری و جنگ فرهنگی و جنگ با سلاحهای گوناگون و جنگ شناختی و امثال اینها با همدیگر مایهی تهاجم به یک ملّت یا یک کشور است. بازیهای جنگ بایستی بتواند همهی این لایهها را با شیوههای نو، با شیوههای روزآمد، انشاءالله تأمین کند.
خب، مسئولیّت اصلی نیروهای مسلّح چیست؟ حراست از امنیّت ملّی؛ این، آن چیزی است که شما جوانها که تازه وارد این راه شدهاید، باید به آن ببالید، باید افتخار کنید، سربلند باشید. مسئولیّت نیروهای مسلّح، مسئولیّت امنیّت عمومی کشور است. «امنیّت» یعنی چه؟ امنیّت زیرساخت همهی ابعاد زندگی یک جامعه است، یک زیرساخت عمومی است؛ از مسائل شخصی بگیرید، تا مسائل اجتماعی، تا مسائل عمومی، تا مسائل خارجی؛ امنیّت زیرساخت همهی اینها است. در مسائل شخصی، معنای امنیّت این است که شما شب بتوانی با خیال راحت در خانهی خودت بخوابی، صبح بتوانی با خیال راحت و بدون دغدغه فرزندت را به مدرسه بفرستی، بتوانی به محلّ کسب و کار بروی، بتوانی بدون دغدغه به نماز جمعه بروی. ببینید، به آن کشورهایی نگاه کنید که این بیدغدغگی را ندارند در هیچ کدام از این مراحل؛ نه شب با خیال راحت میتوانند بخوابند، نه روز میتوانند سر کار بروند، نه میتوانند با خیال راحت به تماشای بازیهای ورزشی بروند، نه میتوانند به نماز جمعه بروند، نه میتوانند به مسافرت بروند. مخصوص کشورهای کوچک هم نیست؛ در کشورهای بزرگ، از همه بدتر آمریکا، در رستوران امنیّت نیست، در دانشگاه امنیّت نیست، در مدرسهی کودکان امنیّت نیست، در فروشگاه امنیّت نیست. «امنیّت» در مسائل شخصی یعنی این؛ یعنی شما بتوانید خودتان، فرزندانتان، خانوادهتان با احساس امنیّت زندگی کنید؛ کارتان، کسبتان، مسافرتتان، تفریحتان همراه با امنیّت باشد.
در مسائل عمومیتر، در دانشگاه یا حوزهی علمیّه یا پژوهشکده یا اندیشکده؛ بتوانید بنشینید فکر کنید، کار کنید، تحقیق کنید، مطالعه کنید؛ بدون امنیّت نمیشود. امنیّت اگر نبود، این پیشرفتها حاصل نمیشد؛ هر جایی که پیشرفتی حاصل شده است به برکت وجود امنیّت بوده است؛ بدون امنیّت، کار دشوار میشود، سخت میشود. تا سرمایهگذاری اقتصادی؛ [اگر] بخواهید برای پیشرفت اقتصادی کشور سرمایهگذاری کنید، بدون امنیّت نمیشود؛ ترانزیت بدون امنیّت نمیشود، تولید بدون امنیّت نمیشود؛ امنیّت زیرساخت همهی این چیزها است.
خب سازمانهای مسلّح، تأمینکنندهی این نیاز همیشگی و همهجایی برای کشور و برای عموم مردم جامعه هستند؛ این، کم افتخاری نیست. ارتش یک جور، سپاه یک جور، سازمان انتظامی یک جور، بسیج یک جور، هر کدام به نحوی تأمینکنندهی امنیّت هستند. آن کسی که به پاسگاه پلیس حمله میکند، [دارد] به امنیّت کشور حمله میکند؛ آن که به پایگاه بسیج حمله میکند، دارد به امنیّت کشور حمله میکند؛ آن که در اظهارات، در سخنرانی، در گفتگوها ارتش را یا سپاه را مورد طعن قرار میدهد، به امنیّت کشور دارد اهانت میکند. تضعیف سازمانهای نیروهای مسلّح، تضعیف امنیّت کشور است. تضعیف پلیس به معنای تقویت مجرمین است. پلیس موظّف است در مقابل مجرم بِایستد، امنیّت آحاد مردم را تأمین کند. آن کسی که به پلیس حمله میکند، در واقع مردم را بیدفاع میگذارد در مقابل مجرمین، در مقابل اراذل و اوباش، در مقابل دزد، در مقابل زورگیر. امتیاز بزرگ کشور ما این است که امنیّتی که داریم، امنیّت درونزا است. فرق دارد که یک کشوری، یک ملّتی، از درون خود، با نیروهای خود، با قدرت خود، با اندیشه و فکر خود برای خودش امنیّت ایجاد کند، یا یکی از بیرون بیاید بگوید من برای شما امنیّت ایجاد میکنم، شما را حفظ میکنم؛ مثل کسی که از گاوِ شیردهِ خودش حراست میکند؛ خیلی با هم فرق دارند. امنیّت ما درونزا است. ما به هیچ کس برای امنیّت خودمان متّکی نیستیم. ما با نیروی خداداد، به لطف الهی، به توفیق پروردگار، به پشتیبانی ولیّعصر (ارواحنا فداه)، به پشتیبانی ملّت، با ایستادگی مسئولان نیروهای مسلّح، این امنیّت را توانستهایم به وجود بیاوریم و حفظ کنیم. آن که به نیروی خارجی متّکی است، همان نیروی خارجی او را در روز مبادا وا خواهد گذاشت؛ نه میتواند و نه میخواهد از او حراست کند و حفاظت کند. خب، این جملاتی دربارهی مسائل نیروهای مسلّح؛ اینها را به یاد داشته باشید؛ افتخار کنید، دنبال این حرکت کنید، کارتان را کاری مطابق رضای خدا بدانید و برای خدا این کار را دنبال کنید.
و امّا چند جمله دربارهی حوادث اخیر. اوّلین چیزی که من میخواهم بگویم، این است که در این حوادثِ چند روز اخیر، بیش از همه به سازمان انتظامی کشور ظلم شد، به بسیج ظلم شد، به ملّت ایران ظلم شد؛ ظلم کردند. البتّه ملّت در این حادثه هم مثل حوادث دیگر کاملاً قوی ظاهر شد؛ مثل همیشه، مثل گذشته؛ در آینده هم همین جور خواهد بود. در آینده هم هر جا دشمنان بخواهند اختلالی ایجاد کنند، آن که بیش از همه سینه سپر میکند و بیش از همه اثر میگذارد، ملّت شجاع و مؤمن ایران است؛ وارد میدان میشوند؛ و وارد میدان شدند. بله، ملّت ایران، مظلوم است امّا قوی است؛ مثل امیرالمؤمنین، مثل مولای متّقیان، سرور خودش علی (علیه السّلام) که قویترین بود و مظلومترین.
...
یک نکتهی دیگر این است که در همان اوّل کار، بعضی از خواص، حالا ناشی از دلسوزی ــ دلشان سوخت ــ بدون تحقیق اطّلاعیّه دادند، بیانیّه دادند، حرف زدند، اظهاراتی کردند ــ البتّه تحقیقنکرده ــ بعضیهایشان سازمان انتظامی کشور را متّهم کردند، پلیس را متّهم کردند، بعضیشان مجموعهی نظام را متّهم کردند؛ هر کسی یک جوری یک حرکتی کرد. خب حالا حساب این جدا است، لکن بعد از آنکه دیدند قضیّه چیست، بعد از آنکه فهمیدند در نتیجهی حرفهای آنها همراه با برنامهریزی دشمن چه اتّفاقی در خیابان و در مسیر عمومی مردم میافتد، بایستی آن کار خودشان را جبران میکردند؛ باید موضع بگیرند، باید صریحاً اعلام کنند که با آنچه اتّفاق افتاده مخالفند، بایستی تفهیم کنند که با برنامهی دشمنان خارجی مخالفند. باطن قضیّه معلوم شد. وقتی شما میبینید که عنصرِ سیاسیِ آمریکایی این قضایا را به دیوار برلین تشبیه میکند، خب باید بفهمید که غرض چیست؛ باید بفهمید که مسئله، مسئلهی دلسوزی برای یک دختر جوان نیست؛ این را باید میفهمیدید؛ اگر نفهمیدید، بفهمید؛ اگر فهمیدید، باید موضع اعلام بکنید. این هم یک نکته.
برخی چهرههای ورزشی و هنری هم موضعگیریهایی کردند؛ به نظر بنده هیچ اهمّیّت ندارد؛ روی این نباید حسّاسیّت به خرج داد. جامعهی ورزشی ما جامعهی سالمی است، جامعهی هنری ما هم جامعهی سالمی است. عناصر مؤمن، علاقهمند، باشرف، در این جامعهی ورزشی و هنری کم نیستند، زیادند؛ حالا چهار نفر هم یک حرفی میزنند؛ حرف آنها ارزشی ندارد. اینکه حالا آیا عناوین مجرمانه بر حرف آنها تطبیق میکند یا نه، به عهدهی قوّهی قضائیّه است، امّا از لحاظ نگاه عمومی هیچ اهمّیّتی و ارزشی ندارد و جامعهی هنری ما و ورزشی ما با این گونه حرکتها، با این رفتارهای دشمنشادکن، آلوده نخواهد شد.
آخرین عرض من درود فراوان بر شهدای انتظامی، بر شهدای نیروهای مسلّح، بر شهدای مدافع امنیّت، بر شهدای اخیر و بر همهی شهدای راه حق است.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
بیانات در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح
https://www.leader.ir/fa/speech/26050
بنده ی حقیر داشتم در مورد بینظمیها و نظم و آنتروپی و دیوار کشدینهایی هم می گفتم که از همین مرزهای بین بینظمی و نظم ناشی می شوند که یحتمل از یک نقطه ای هم آغاز می شوند و آنگاه گسترش هم می توانند یابند که از یک سو به شیطان پرستی می توانند منتهی شوند و از سوی دیگر می توانند به نهایتِ الفهای بینهایت آیات اللهی و اجتهاد و حضرات مراجع تقلید و حضرت ولی فقیه و امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم بیانجامد آنجاهایی که حتی شاگرد و دانشجو و طلبه می خواهند از حالات خلائی که پاییتنرین مشخصه ها و آیگن ولیوهای فضاهای هیلبرت را در بر دارند و فضاهایی اوپراتورهایی هم روی آنها کار می کنند که یک طرف یحتمل سالک الی الله را از مرزهای بهستی هم جدا می کند و در طرف دیگر هم او را از مرزهای جهنمی می تواند جدا کند. ولی وسط کار یک مرتبه ارتباطم با وبلاگ قطع شد و دیگر نشد ادامه هم دهم و .... و حالا دوباره دارم سعی می کنم!
مثالش را بنده از حجت الاسلام و المسلمین عزیزی یاد می کنم که همین روزهای سه شنبه وقتی می دیدند که دعای توسل خوانده نمی شود یا به هر دلیل که حالا خواننده هم نمی شد، می فرمودند دعای خمس عشرة حضرت سجاد را بخوانید و معلوم هم بود که بدان عقیده دارند. عرض بنده به زهد و تقدس هم هست که چیست؟! ایشان اتفاقاً در روانشناسی هم خیلی ماهر بودند و یک دفعه مسائل مربوط به وضعیت آخر من خوبم تو خوبی را خیلی زیبا داشتند در مسجد شرح هم می کردند. و لذا وقتی با مناجات خمس عشرة بیشتر هم آشنا می شویم متوجه می شویم که از مناجات تابئین برای توبه کنندگان شروع می کند و به بالاترین درجات و مراتب مناجات هم آهسته آهسته انسان را می رساند. ولی اگر یحتمل یک مرتبه وسط مناجات شروع کنیم به مناجات ششم را خواندن و پرداختن به ریزه کاریهای درون این مناجات خاص، یحتمل خیلی هم متوجه نمی شویم که بابا این مناجات عظیم آخر چه ربطی هم دارد به آیه ی مبارکه ی 60 سوره ی یس. و داشتم اینها را می گفتم که یک مرتبه قطع شد. یحتمل زیادی خودم داشتم از ریزه کاریهای مسائل می گفتم و مسئله را غلط هم داشتم کوانتومی اش می کردم که بیشتر رو به جهنم باشد تا رو به بهشت بطور آنتروپیک چند جهانی که به جهان اسلام عالمگیر هم می انجامد و .... عرض بنده ی حقیر این است که یک گره اصلی همین دسترسی به مقالات ریاضی فیزیکی هم هست که بنده بدانها حالا هم که دست یافته ام و حالا هم که بهتر است آن امنیت فکری را آیا دوباره کی بیابم که بدانها بپردازم و .... بدوم بروم برسم به نماز جماعت که دیر شد، دیر شد! لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته وارفع درجته اللهم عجل لولیک الفرج