الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

سید حمید بنی هاشمی- ریاضی فیزیکِ حکمت متعالیه نظریه های حمیدی مجیدی فقهی

الغدیر

ریاضی فیزیک، هندسه، مدل استاندارد فیزیک، ابرتقارن، همراه با طلبگی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

Image result for ‫امام خمینی امام خامنه ای‬‎

 

Image result for ‫سید حسن نصرالله‬‎

 

 

Image result for ‫شیخ عیسی قاسم‬‎

 

Image result for ‫شیخ باقر نمر النمر‬‎

 

  • ۹۸/۰۵/۱۷
  • سید حمید بنی هاشمی

نظرات (۱)

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ (الرحمان: 19)

 

 

٧٥ ـ ک : محمد بن أحمد العلوی ، عن ابن قتیبة ، عن الفضل بن شاذان ، عن عبیدالله بن موسى ، عن شریک ، عن الزکین بن الربیع[٦] ، عن القاسم بن حسان عن زید بن ثابت قال : قال رسول الله 9 : إنی تارک فیکم خلیفتین[٧] : کتاب الله وعترتی أهل بیتی ، فانهما[١] لن یفترقا حتى یردا علی الحوض[٢].

٧٦ ـ ک : ابن عبدوس ، عن ابن قتیبة ، عن الفضل ، عن إسحاق بن إبراهیم عن عیسى بن یونس ، عن زکریا بن أبی زائدة ، عن عطیة العوفی ، عن أبی سعید الخدری قال : قال رسول الله 9 : إنی تارک فیکم الثقلین ، أحدهما أکبر من الآخر : کتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الارض ، وعترتی أهل بیتی ، وإنهما لن یفترقا حتى یردا علی الحوض[٣].

٧٧ ـ ک : أبی ، عن ابن قتیبة ، عن الفضل ، عن إسحاق بن إبراهیم ، عن حریز ، عن الحسن بن عبدالله[٤] ، عن أبی الضحى ، عن زید بن أرقم ، عن النبی 9 قال : إنی تارک فیکم کتاب الله وأهل بیتی ، وإنهما لن یفترقا حتى یردا علی الحوض[٥].

 

http://lib.eshia.ir/71860/23/135

 

١٠٨٢ - ١٠٨٣ - کتاب الغارات لإبراهیم بن محمد الثقفی بإسناده عن زاذان قال: انطلقت مع قنبر إلى علی علیه السلام فقال: قم یا أمیر المؤمنین فقد خبأت لک خبیئة. قال: فما هو؟ قال: قم معی فقام فانطلق إلى بیته فإذا باسنة مملوءة جامات من ذهب وفضة فقال: یا أمیر المؤمنین إنک لا تترک شیئا إلا قسمته فادخرت هذا لک. قال علی علیه السلام: لقد أحببت أن تدخل بیتی نارا کثیرة؟ فسل سیفه فضربها فانتثرت من بین إناء مقطوع نصفه أو ثلثه، ثم قال: اقسموه بالحصص. ففعلوا وجعل [علی] یقول:
هذا جنای وخیاره فیه * إذ کل جان یده إلى فیه [ثم قال:] یا بیضاء ویا صفراء غری غیری!
قال: وفی البیت مساک وأبر فقال: اقسموا هذا فقالوا: لا حاجة لنا فیه:
قال: وکان یأخذ من کل عامل مما یعمل: والذی نفسی بیده لتأخذن شره مع خیره [١].

وعن حبیب بن أبی ثابت أنه قال: قال عبد الله بن جعفر بن أبی طالب لعلی علیه السلام: یا أمیر المؤمنین! لو أمرت لی بمعونة أو نفقة فوالله ما عندی [نفقة] إلا أن أبیع بعض علوفی. قال له: لا والله ما أجد لک شیئا إلا أن تأمر عمک أن یسرق فیعطیک.
بیان:
" فإذا باسنة ": کذا فی نسخ [کتاب] الغارات. و [قال الفیروزآبادی] فی القاموس: الباسنة: جوالق غلیظ من مشاقة الکتان. انتهى.
ویحتمل أن یکون [" فإذا بأشنة "] بالشین المعجمة جمع الشن [وهی القربة].
وفی روایة ابن أبی الحدید: " فإذا بغرارة " وهی الجوالق. والمساک: جمع مسک - بالتحریک - وهی الأسورة والخلاخل من القرون والعاج. وفی روایة ابن أبی الحدید: " [وفی البیت] مسک [١] " وهو أظهر.
والعلوفة: الناقة أو الشاة تعلفها ولا ترسلها فترعى. وفی بعض النسخ:
[" علوقی "] بالقاف: وهو ما یعلق به الإنسان کنایة عن الثیاب، واسم لنوع من الناقة أیضا. وفی روایة ابن أبی الحدید: " إلا أن أبیع دابتی ".

 

http://lib.eshia.ir/71860/34/313

 

 

بنده ی حقیر متوجه شدم که در این وضعیت کرونایی یک مرتبه یک نفر آمد دست مرا گرفت و گفت بیا با من برویم و گفتم کیستی؛ گغت قنبر است که می خواهد مرا نزد امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهم السلام ببرد. پیش خودم گفتم بارک الله؛ می روم نزد حضرت علی و عرض می کنم که یک وبلاگ الغدیر دارم که همان موقع قنبر فرمود نخیر قبل از آن می رویم نزد آخوند و ملای مسجدتان و از آنجا می رویم بیت رهبری مد ظله العالی و از آنجا هم می رویم مرقد امام خمینی قدس سره و از آنجا هم می رویم نزد سید حسن نصر الله حفظه الله و شیخ نمر باقر النمر و شیخ عیسی قاسم و شهید قاسم سلیمانی و بقیه ی شهداء اسلام و همه و همه می رویم مشهد مقدس زیارت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام و اینجا صلوات مخصوصه امام رضا را رو به مزار مشهد مقدس آن حضرت از همینجا خود قنبر داد:

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا اَلْمُرْتَضَى اَلْإِمَامِ اَلتَّقِیِّ اَلنَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ اَلْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ اَلثَّرَى اَلصِّدِّیقِ اَلشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ

 

و بعد گفت که از آنجا هم می رویم عتبات عالیات خدمت امیر المومنین علی ابن ابیطالب در نجف اشرف و حضرت موسی بن جعفر و حضرت جواد الائمه علیهم السلام و از آنجا هم می رویم کربلا خدمت امام حسین و یارانش علیهم السلام و بعد از آنجا می رویم خدمت مزار پیغمبر در مدینه منوره و قبرستان بقیع و کعبه مکرمه و از آنجا هم می رویم سامرا نزد امام زمان عجل الله فرجه الشریف و همه و همه می رویم نزد حوض کوثر در روز قیامت نزد پیغمبر صل الله علیه و آله و سلم و حضرت زهرا سلام الله علیها و ائمه ی اطهار و اهل بیت پیامبر اعظم.

بنده ی حقیر اول فکر کردم فقط باید برویم نزد امیرالمومنین علیه السلام و گفتم برویم ولی بعد دیدم مثل اینکه داستان چیز دیگری است و مثل اینکه باید برویم نزد خدا و رسول و حضرت زهرا و ائمه ی اطهار علیهم السلام و اهل بیت آن حضرت صل الله علیه و آله و سلم. یک کمی ترس برم داشت و گفتم نمی آیم! قنبر فرمود چی شد ترسیدی؟! و این است که غیرتی شدم و گفتم اصلا برویم! و رفتیم و حالا همه ی بزرگان و اولیاء و اوصیاء و همه ی پیامبران و مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها و ائمه ی اطهار هم حضور دارند. و بنده ی حقیر رسیدم به این حوضی که همه کنار آن ایستاده بودند و به ملای مسجدمان گفتم مثل اینکه آب حوض کثیف شده است و باید عوضش هم کنند! ایشان فرمودند که فضول بردند جهنم گفت هیزمش تر است؛ این حرفها به تو چه ربطی دارد؛ تو فکر کار خودت باش و مواظب باش حرف بیجای دیگری نزنی و بلکه سعی کن نفس خودت را به آن درجه از اخلاص برسانی که بتوانی زلالی آب حوض را ببینی و این از نفس خودت است که چنین می پنداری. بنده باز گفتم که آن پسر بچه هم کیست که هی دارد به این حقیر می خندد و مرا نشان می دهد؟ آن هم نفس خود من است و بلکه آیا او هم همان قرین دوران کودکی نفسم هست؟ این دفعه خود پیغمبر فرمودند که نخیر؛ ایشان امام زمان عجل الله فرجه الشریف تشریف دارند چرا که هر چه هر کس در دنیا و آخرت بهت گفت که بچه بگیر بنشین حرفش را گوش نکردی و حالا دارد بهت می خندد که ببین چه به روز خودت آوردی. اتفاقاً بنده ی حقیر دیدم مثل اینکه مسئله بد جوری شده است و کار دارد بدجوری هم خراب می شود و لب حوض کوثر هم هستیم و همه و همه هم حضور دارند. این است که تکلیف چیست؟

اتفاقاً همان موقعی که قنبر هم بیاید رفته بودم به آرشیو دانشگاه کرنل هم سری بزنم و دیدم که مثل اینکه دیوید گایاتو- جی هون لی- جینگژیانگ وو مقاله ای جدید هم راجع به مسئله ی کاندو داده اند بیرون:

 

https://arxiv.org/abs/2003.06694

 

و به ملایمان گفتم این را از پیغمبر می پرسم و بعلاوه ی

 

https://arxiv.org/abs/2003.06425

https://arxiv.org/abs/2003.06525

 

ایشان هم فرمودند بپرس؛ فکر می کنی مثلاً پیغمبر انگلییسی اش خوب نیست یا فیزیک انرژی بالای او ضعیف است؟ این است که بنده گفتم اینها را از دیدگاه مسائل فلسفی و بلکه حکمت متعالیه ی صدرایی حمیدی مجیدی فقهی چطور می شود پرسید؟ و لذا گفتم باز خوب است از دیدگاه اصالت وجود و اصالت ماهیت و بلکه حرکت در جوهر نیز بپرسم؛ ببینم اصلا خودم می دانم چه دارم می گویم حتی آمیخه به تخیلات خودم هم که باشد. این است که عرضه داشتم یا رسول الله اگر ما ابرتقارنی داشته باشیم (مثلاً N=4) که بخواهیم این را از یک دیدگاه بیان کنیم و بعد آنرا از دیدگاه دیگری هم دوباره بیان کنیم، آیا می توان گفت که اصالتاً اصالت یکی از اینها بیشتر از اصالت دیگری است چرا که مثلاً یکی اصالت ماهیت را دارد بیان می کند و دیگری اصالت وجود را و حال آنکه هر کدام هم حرکت در جوهر خود را دارند؟ حضرت فرمودند که اتفاقاً خودت نپرسیدی ولی ملایتان به من گفت که راجع به آب حوض چه گفتی و جواب او هم درست بوده است با این تفاوت که مسئله اینجا است که برای تصفیه ی نفس وقتی در اصالت وجود داری حساب می کنی مثلاً دو دریا را داری که یکی آبش شورش و تلخ است و دیگری آبش شیرین و گوارا است؛ و یکی از شاخه ای است که از درخت زقوم است و دیگری شاخه ای است از درخت طیبه؛ و اینها وقتی با هم می آمیزند بنظر آلوده و کثیف و حتی نجس و مملو از خون و کثافات و مردار می رسند و همین هم هست تا اینکه مگر بتوانی خود و نفست را پاک کنی و از جمله از گناهان کبیره و صغیره پاک شوی. خوب، این یک جایی جنبه ی اصالت وجودی و یک جایی دیگر هم جنبه ی اصالت ماهیتی دارد و حالا عرض و حرکت در جوهر هم چطور ظاهر می شوند دیگر بماند؟! مثل این است که خورشید بیاید و آب را از اقیانوس و دریای شور و تلخ بخار کند و ابرها حرکت کرده و به کوه و دشت برف و باران و یحتمل هم تگرگ ببارد. این آب دیگر آن آب نیست که بسیاری علفها و سبزیجات و میوه ها و درختان و حیوانات هم از آن می رویند. 

حالا اینجا یکی هست که مدام مثل خورشید است که درجه ی خلوصش بقدری بالا است که پاک است و پاک هم می کند و دیگری مثل اقیانوس و دریای تلخ و شور است و دیگری مثل درختان و میوه های خوش طعم و مزه ی آنها است و دیگری مثل حیواناتی است که دو دریای شور و تلخ و شیرین و گوارا کانه به هم آمیخته اند. بنده ی حقیر اینجا می خواستم بپرسم که پس کروناویروس و باکتریها و تک یاخته ها اینجا چه می شوند؟ حضرت رسول صل الله علیه و آله و سلم فرمودند که یک مسائلی هم هستند که می ماند برای خودت که حل کنی و بلکه برای نسلهای آینده مگر اینکه خیلی اصرار داشته باشی که برایت در حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی بگویم.

بنده گفتم تشکر ولی اصالت وجود و اصالت ماهیت را اینطور هم می شود دریافت که شما مثلاً اگر خمینه ای داشته باشید که کلافی خطی روی آن بسازید و بعد کلافی خطی دیگر هم روی این کلاف بسازید و همینطوری ادامه دهید تا کجا می توانید پیش بروید. مثلاً اگر خورشید دارد بر زمین می تابد و ماه هم می تابد و در عین حال چراغ منزل شما هم روشن است و در آزمایشگاه رادیولوژی و سونوگرافی و ام آر آی هم همه و همه هر کدام دارند کار خود را می کنند، خوب در آنی واحد یحتمل بسیاری کلافهای خطی داشته باشیم که همزمان دارند با هم کار می کنند همینطور که بسیاری هم دارند با موبایلها و تلویزیونها و رایانه ها و اینترنت و ... کار می کنند و شبکه ای داریم عظیم جهانی شبانه روزی! و اما نمی توان گفت که ما اینجا بیش از یک خورشید هم داریم که دارد بر زمین می تابد. آیا می شود هم کلافهایی داشت که بینهایت خورشید داشته باشیم که بر سیاره ای بتابند؟

حالا درست یادم نمی آید و یحتمل از ملایمان بپرسم، ولی حضرت رسول صل الله علیه و آله و سلم فرمودند که آیا تو می توانی حجابت را که بین تو است و خدا برداری؟! این غیر از این است که مثل حیواناتی زندگی کنی که اصلا هیچ حجابی ندارند و این هم فقط در ظاهر است که اینطور بنظر می رسد و بلکه حیوانات هم حجابهایی را رعایت می کنند. مثلاً آیا حیوانات بو را حس می کنند؟ آیا بوی گند خود را می فهمند؟ آیا اگر حتی چنین است حس بویایی خود را که از دست داده اند را می توانند خودشان باز یابند یا احتیاج به دامپزشک دارند؟ سوال دیگر این است که آیا حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی هم وجود دارد که انسانها صبر داشته باشند و مثلاً از خانه های خود بیرون نیایند تا اینکه اپیدمی بهبود یافته و مردم دوباره سلامت خود را کسب کنند و آنگاه اگر کسی هم در اثر کروناویروس و آنفولانزا و زکام و امثالهم حس بویایی اش را از دست داده بود، بیشتر هم سعی کند که نزد پزشک برود تا بلکه حسش برگردد یا روزه بگیرد یا بیشتر عبادت کند یا .... و اما حکمت متعالیه ی نظریه های حمیدی مجیدی فقهی ای که در آن امام زمان عجل الله فرجه الشریف هم ظهور کرده و حضور یابند و عملاً در اسفار اربعه همه و همه را به سوی حق ببرند نیز از آن چیزهایی است که خود حکمت الهی ناب می تواند باشد که باید خدا نصیب کند پای درس آن حضرت علیه السلام زانوی تلمذ هم زد؛ و اما فقط می تواند با کمک فلاسفه ای امثال سقراط و افلاطون و ارسطو و ابن سینا و فارابی و سهروردی شیخ اشراق و ابن عربی و ابن رشد و تکمیل آن با صدرالمتالهین ملا صدرا و دیگر علما و فقهاء و ولایت فقیه هم کامل و به کمالش رساند. لا اله الا الله اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی